چکیده:
فرمانروایان ساسانی را رسم بر این بود که پیرامون شهرهای بزرگ و مکان های مساعد طبیعی باغ های سرسبز و زیبایی ایجاد می نمودند. این فضاهای سبز و خرم پردئز (پردیس) نامیده می شدند. تاق بستان را باید یکی از این پردیس های دوره ساسانی دانست. نقش برجسته خسروپرویز در ایوان بزرگ تاق بستان واقع شده است. در این نقش خسرو از اهورا مزدا و آناهیتا تاج ستانی می کند. در این نقش خسروپرویز سنت تاجگیری از ایزدان را که بیش از دو قرن به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می کند. بدین گونه خسروپرویز پایه های فرمانروایی خود را استوار کرده و به صورت سمبلیک اعلام می کند که اهورا مزدا و آناهیتا مورد احترام او هستند و از هر دو نفر همزمان حلقه سلطنت را دریافت می کند. این امر در دیگر نقش برجسته های ساسانی سابقه نداشته است. طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهره برداری قرار داده، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربرداشته است. به کارگیری فرم های طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تأثیرات آن است. از سوی دیگر فرم های طبیعت در گذشته از نقش مؤثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف بر خوردار بوده اند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آیین ها و جوامع گوناگون بنابه گذشته فرهنگی آنها، هر یک تقدسی خاص داشته ند. به گفته پل کله نویسنده و نقاش سوییسی (1879-1940)، ارتباط با طبیعت ضروری ترین شرط برای هنرمند است. هنرمند انسان است: او خود طبیعت است، بخشی از طبیعت است و در میان فضای طبیعی.طبیعت در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر میگذارد. طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقهبندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی، است. حضور آن در استعاره، تقلید، تغییرپذیری فرم و نیز در مصالح معماری آشکار است.فرمانروایان ساسانی را رسم بر این بود که پیرامون شهرهای بزرگ و مکان های مساعد طبیعی باغ های سرسبز و زیبایی ایجاد می نمودند. این فضاهای سبز و خرم پردئز (پردیس) نامیده می شدند. تاق بستان را باید یکی از این پردیس های دوره ساسانی دانست. نقش برجسته خسروپرویز در ایوان بزرگ تاق بستان واقع شده است. در این نقش خسرو از اهورا مزدا و آناهیتا تاج ستانی می کند. در این نقش خسروپرویز سنت تاجگیری از ایزدان را که بیش از دو قرن به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می کند. بدین گونه خسروپرویز پایه های فرمانروایی خود را استوار کرده و به صورت سمبلیک اعلام می کند که اهورا مزدا و آناهیتا مورد احترام او هستند و از هر دو نفر همزمان حلقه سلطنت را دریافت می کند. این امر در دیگر نقش برجسته های ساسانی سابقه نداشته است. طبیعت دستاورد بهترین معمار یعنی خداوندگار است و اغلب برای معماران بهترین سرچشمه الهام بوده است. بشر در طول تاریخ از هنگامی که سرپناه، مسکن، محل زیست، محل کار و یا هر نوع فضایی را ساخته و مورد بهره برداری قرار داده، همیشه عوامل طبیعی در این ساختار یک اصل مهم و اساسی برای او بوده اند. معماری انسان در این دوران تاریخی آگاهانه دو موضوع فرم و عملکرد را آشکارا دربرداشته است. به کارگیری فرم های طبیعی در معماری، نشانه گرایش انسان به آثار خلقت و تأثیرات آن است. از سوی دیگر فرم های طبیعت در گذشته از نقش مؤثرشان چه در زمینه عملکردی و چه در باب زیبایی، از احترام و تقدس در فرهنگ ها و اقوام ملل مختلف بر خوردار بوده اند. به عنوان مثال حیوانات و پرندگان در کشورهای مختلف و در آیین ها و جوامع گوناگون بنابه گذشته فرهنگی آنها، هر یک تقدسی خاص داشته ند. به گفته پل کله نویسنده و نقاش سوییسی (1879-1940)، ارتباط با طبیعت ضروری ترین شرط برای هنرمند است. هنرمند انسان است: او خود طبیعت است، بخشی از طبیعت است و در میان فضای طبیعی.طبیعت در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری تأثیر میگذارد. طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقهبندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی، است. حضور آن در استعاره، تقلید، تغییرپذیری فرم و نیز در مصالح معماری آشکار است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که مراسم تاجگیری و تاجگذاری شاهان ساسانی بر طبق عرف در سال های اولیة سلطنت آنها انجام و گاهی برای آگاهی همگان بر پیشانی و دل کوه ها به تصویر کشیده می شد، انتساب نقش تاق بستان به پیروز درست و منطقی نیست، زیرا با دلایل فوق هیچ یک از شاهان ساسانی نقش تاجگیری خود را در آخرین سال های سلطنت ایجاد ننموده اند، حتی چنین عملی که بر خلاف رسوم معهود بود اگر توسط پیروز انجام شده باشد باز هم منطقی نیست که با تاج و کلاهی که در اواخر سلطنت و مدتی کوتاه از آن استفاده نموده این نقش را ایجاد کند.
به تجربه مشاهده شده هر گاه انسان از ابزاری برای غلبه بر طبیعت استفاده می کند، آن ابزار بر ضد خود او سر برافراشته و او را تا مرحلة نابودی به مخاطره انداخته است، بهترین نمونه ای که می توان از آن نام برد به کار گیری ابزار صنعت در جهت حفاظت انسان در مقابل مخاطرات طبیعی، دستیابی به رفاه بیشتر و هر چه بیشتر مکانیزه تر کردن زندگی مدرن است، که همین ابزار به گونه ای برگشت ناپذیر در حال تخریب زندگی انسان ها طریق آلودگی های فراگیر، صوتی، بصری و زیست محیطی است، لاجرم در مرحلة استیصال، بازگشت به طبیعت و همراه شدن با آن اجتناب ناپذیر بوده و پرداختن به آن مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از معماران بزرگ قرن بیستم به آن رویکرد مثبت نشان می دهند."