چکیده:
دارابگرد یکی از شهرهای پر رونق روزگار ساسانی بود که با اضمحلال این سلسله به تدریج اهمیت خود را از دست داد و در آغاز قرن ششم هجری قمری متروک شد. مطالعات باستان شناختی نگارندگان روشن ساخت که این شهر باستانی در روزگار ساسانی دارای استقراری متمرکز، پرقدرت و طبقاتی بوده، لیکن پس از تسخیر ایالت پارس توسط مسلمانان، تغییراتی در عملکرد و کاربری فضاهای آن به وجود آمده است. شواهد باستان-شناختی موید آن است که در قرون اولیه اسلامی عموم ساکنان دارابگرد به استقرار در نیمه شمالی شهر گرایش یافته اند و از نیمه جنوبی آن استفاده چندانی نشده است. این یافته ها همچنین حاکی از آن است که در نخستین سده های اسلامی بخشی از سکنه شهر در محدوده خارج از دروازه غربی سکونت داشتند. نوشتار حاضر در پی آن است که به مدد یافته های باستان شناختی، ادوار استقراری این شهر کم نظیر ایران باستان را مشخص کند و ضمن تعیین کاربری محله های دارابگرد در نخستین سده های اسلامی به پرسش هایی در خصوص علت اصلی تغییرات بوجود آمده در سازمان اجتماعی، فرم و عملکرد این شهر نیز پاسخ دهد.
خلاصه ماشینی:
در یک جمعبندی و با استفاده از نتایج تحلیل دادههای نواحی نهگانه تحت بررسی، میتوان اطلاعات مرتبط با اندامهای مختلف شهری را به شرح ذیل دستهبندی و ارائه نمود : ارگ حکومتی توزیع زمانی دادههای به دست آمده از آثار ارگ شهر، نشان میدهد؛ قویترین استقرار در این منطقه مربوط به عصر ساسانی است (نمودار شماره 2).
اگرچه به نوشته "مستوفی قزوینی"، ارگ شهر در قرن هشتم هجری قمری متروک شد [هوف، 1374 : 420]، لیکن توزیع زمانی دادهها مطابق نمودار شماره 2، جدیدترین آثار مکشوفه از این مکان را به دوره سلجوقی (قرون پنجم و ششم هجری قمری) نسبت میدهد.
به دست آمدن قطعات سرباره کورههای ذوب فلز از مرتفع ترین دامنه شرقی ارگ دارابگرد نیز نشان میدهد که ارگ شهر در قرون اولیه اسلامی مورد استفاده چندانی قرار نگرفته است.
دلیل تکمیلی دیگر، که در ادامه به صورت مشروح بیان خواهد شد، آن است که به احتمال زیاد مرکز فرمانروایی (دارالحکومه) حاکمان قرون اولیه اسلامی دارابگرد در بیرون از باروهای آن و در محدوده دروازه غربی شهر بنا شده بود.
با بهرهگیری از نمودار 7 که نوسان کمی دادههای سطحی را از ساسانیان تا سلجوقیان در امتداد مسیر خیابان اصلی شمال شهر نشان میدهد، میتوان دریافت که این مسیر نیز تا پایان دوره سلجوقی پیوسته مورد بهرهبرداری بوده لیکن در دوره سلجوقی از آن به نحو برجستهای استفاده شده است.
ظاهراً باید استقرار عصر ایلخانی را در محله مجاور این راسته از شهر پذیرفت؛ زیرا علاوه بر سفال این دوره، سکهای نیز متعلق به غازان محمود18 (تصویر 6)، از انتهای مسیر همین خیابان (شبکه S5) به دست آمده است.