چکیده:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی _ اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکانهای سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریانهای محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانیسازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روشها، ابزار و فنآوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یکسویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانیهایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاههای فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازهای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه میسازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهرهگیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شیشدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برونرفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را میتوان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم میزند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی میشود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفههای توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
اگر فضاهای شهری بخواهند یک فضای پایدار باشد که در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیس تمحیطی جامعه نقش ایفا کنند، م یبایست اندیشه غالب زمانه نیز در این جهت باشد، چراکه فضای شهری، محصول زمانه خویش بوده و در همین راستا، ساختارهای ذهنی و عقلانی جامعه م یتواند اساس شک لگیری و تسلط گفتمان پایداری را فراهم سازد.
]Hillier, 2002 در بخش اول مقاله، به بررسی سیر تاریخی مؤلف ههای توسعه پایدار در فضای شهری و مقایسه با مؤلف ههای فضاهای مدرن م یپردازد و در بخش دوم از اندیش ههای مکتب فرانکفورت برای نقد عقلانیت مدرن که مسبب مشکلات فضاهای مدرن است کمک گرفته م یشود، جایی که «هابرماس » راه اصلاح عقلانیت ابزاری دوران مدرن را کنش ارتباطی می داند.
در جدول 1، سیر تحول فضاهای شهری بر مبنای مؤلف ههای توسعه پایدار )اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی( در اين دوره مرور شده است.
با توجه به تعریف فضای شهری به عنوان مکان تعامل و تجسم كالبدي گفت و گوی نیروها و نيز توسعه پایدار به عنوان پارادايم گفت و گوی مؤلف ههای اجتماعي، اقتصادي و محيطي م یتوان به نقش و اهمیت عقلانیت ارتباطی در این دو مفهوم پ یبرد و بر اين اساس، مفهوم «پارادایم ارتباط » را مطرح کرد )تصویر 6(.
This paper investigates the connection between the concepts of urban space and sustainable development using Communicative Action Theory.
Keywords Urban space, Instrumental Rationality, Communication Paradigm, Sustainable Development.
com Investigation of the Role of Urban Spaces in Achieving Sustainable Development: Describing Communication Paradigm Ali Soltani* Ahmad Ali Namdarian** 12/75 شماره هجدهم / سال هشتم/ پاییز 1390