چکیده:
نگارکند یکی از دادههای مهم و پراهمیت در علم باستانشناسی که بخش مهمی از سنت، تاریخ، فرهنگ، تمدن و هنر پیشینیان را بازنمایی میکند و بیانگر مفاهیم و اندیشهها، آیینها و مناسک، شرح پیروزیها و دستاوردها، تکنیکهای حجاری، بازگوکننده ظرایف هنری و تبلور اوضاع سیاسی، مذهبی، اجتماعی و همچنین روشی برای اقناع حس ماندگاری فرمانروایان است. نگارکند یکی از فراگیرترین شیوههای رایج در سراسر خاور نزدیک باستان بود. رواج این سنت در دوره اشکانی سبب شد تا نگارکندهای بسیاری در قلمرو این امپراطوری خلق شود که بخش عمده آنها در جغرافیای حکومت خودمختار الیمایی 3-162 ق.م- 224 م واقع شده است. محدوده اصلی شاهکنشین مستقل الیمایی، کوهستانهای بختیاری و بخش مرکزی رشته کوه های زاگرس بوده است. نگارکندها، گستردهترین و شاخصترین آثار هنری این عصر محسوب میشوند که ویژگیهایی نظیر تمامرخنمایی، روحانیت، خطیبودن، صلابت و رئالیسم تطبیقی را برای آنها برشمرده اند. یکی از استقرارگاه های مهم الیماییان، دشت ایذه در استان خوزستان است که نگارکندهای متعددی از آن دوره را در خود جای داده است. نگارکند خنگ اژدر 2 در 13 کیلومتری شهر ایذه، مجاورت نگارکند خنگ اژدر1 و نزدیکی نگارکندهای یارعلیوند و کمالوند قرار دارد که ویژگیهای مترتب بر هنر الیمایی را داراست؛ این نگارکند در زمره نگارههای مذهبی است و صحنهای آیینی را به نمایش گذاشته است. فرسایش زیاد و نداشتن کتیبه، گاهنگاری و شناسایی هویت نگارکند را دشوار کرده است. از این رو برای پیبردن به مضامین و گاهنگاری نگارکند با روش مفهومشناسی تصویری به مقایسه آن با نگارکندهای ایلامی، پارتی و الیمایی پرداخته شد و با استخراج ویژگیهای مشترک سبکی، موضوعی و هنری، مضامین نهفته در نگارکند و تکنیکهای اجرا و مشخصات سبکی آن به عنوان هنری بومی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت براساس درونمایه آیینی نگارکند و مقایسه با نگارکنده ای کتیبه دار همسان در دوره الیمایی گاهنگاری شده است.
خلاصه ماشینی:
یکی از استقرارگاههای مهم الیماییان دشت ایذه، در استان خوزستان است که نگارکندهای متعددی از آن دوره را در خود جای داده است، نگارکند خنگ اژدر 2 در 13 کیلومتری شهر ایذه و در مجاورت نگارکند خنگ اژدر1 و نزدیکی نگارکندهای یارعلیوند و کمالوند قرار دارد که ویژگیهای مترتب بر هنر الیمایی را داراست، این نگارکند در زمرة نگارههای مذهبی است و صحنهای آیینی را به نمایش گذاشته است.
فرسایش زیاد و نداشتن کتبیه، گاهنگاری و شناسایی هویت نگارکند را دشوار کرده است، برای پیبردن به مضامین و گاهنگاری نگارکند با بهرهگیری از روش مفهومشناسی تصویری به مقایسة آن با نگارکندهای ایلامی، پارتی و الیمایی پرداخته شده است و با استخراج ویژگیهای مشترک سبکی، موضوعی و هنری، مضامین نهفته در نگارکند و تکنیکهای اجرا و مشخصات سبکی آن به عنوان هنری بومی مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
سابقة پژوهش در ضلع شرقی روستای «خنگ اژدر» دو نگارکند مربوط به عصر الیمایی وجود دارد که برای سهولت در شناسایی و معرفی آن را شمارهگذاری کرده و از آنها به عنوان نگارکند شماره یک تصویر2 و شماره 2 یاد میشود، دربارة نگارکند شمارة یک خنگ اژدر که بر بدنة تخته سنگی عظیم حجاریشده، پژوهشهای زیادی انجام شده است.
از دیگر موضوعاتی که بیشترین تکرار را در نگارکندهای الیمایی دارد پیکرة ایستاده با دستی رو به جلو و دست دیگر به سمت بخوردان است، این نگارکند نیز بیانگر چنین مضمونی است که در هنر اشکانی و در بیستون تکرار شده است، در نقش برجستة بیستون هم مردی را نشان میدهد که در حال انجام عملی آیینی است و پیشکشی یا بخوردانی را در آتش مینهد اشلومبرژه، 1383: 521.