چکیده:
ساختار زبان منظر، از یک سو با به کارگیری واژگان برای انواع ابژههای منظر (Landscape Objects) و قوانین ترکیب فضایی آنها میتواند شخصیت یک منظر را تجزیه و تحلیل کند. و از سوی دیگر، با استفاده از نوعی سیستم زاینده (Generative System) به بازآفرینی منظر کمک کند. ساختار زبان منظر و نوع گفتمان مخاطب و منظر، در هر فضا متفاوت است. بشر امروزی با تغییر در سیاستهای اقتصادی عصر مدرن، به طور دایم شیوههای جدیدی از زندگی و فضاهای شهری را تجربه میکند. تغییر مرزهای شهری، به واسطه رشد پراکنده شهر و رویارویی با عرصههای دانهدرشتی که سیالیت و فعالیت شهری را مختل کرده، به عنوان چالشی نوین، پارادایمهای منظر شهری در عرصههای پساصنعتی را شکل داده است. در واقع بشر امروزی، دایم فضا را مصرف میکند، دور میاندازد و باز با آن مواجه میشود. این فرآیند رویارویی مجدد با فضاهای انسانساخت و مهجور، محرکی برای جهش دیدگاه زیباییشناسانه منظر و ادبیات گفتمانی آن است و ساختار جدید زبان منظر در عرصههای پساصنعتی را شکل میدهد.
خلاصه ماشینی:
"گرامر زاینده منظر ;(Generative Landscape Grammar) (Mayall, 2002) دستور زبان تحلیلی منظر پساصنعتی یکی از وجوه افتراق گرامر تحلیلی منظر در عرصههای پساصنعتی با دیگر عرصهها، نوع نگرش متمایز به مقولۀ زیرساختهای منظر است.
3. به چالش کشیدن عرفهای زیباییشناسانه : منظر زشت، منظر زیبا در واقع با نگاه متفاوت و فارغ از تفکر دوقطبی مدرنیستی، عرصههای پساصنعتی دارای پتانسیلهای رشد و ارزشهای غنی نشانهشناسی فضا (Semiotics of Space) هستند و این نوع به چالش کشیدن عرفهای زیباییشناسانه که حاصل تعامل فارغ از پیشذهنیت است، برداشتی صرفا واحد و یگانه را موجب نمیشود و محیط منظر به گونهای انسان را در مواجهه با فرآوردهای موجود از زندگی انسانی قرار میدهد که طی این فرآیند، وی ممکن است متوجه انگیختارهای گوناگونی از فضا شود.
جمعبندی به طور کلی از یک سو با مقایسة گرامرهای تحلیلی و زاینده منظر پساصنعتی با گرامرهای سایر مناظر و از سوی دیگر با کنکاش در اصلیترین تجارب جهانی در زمینۀ منظر پساصنعتی و استخراج شاخصهای این پروژهها، به شیوه و ساختاری میرسیم که در آن منظر به علت دریافت دادهها و متغیرهای نامتعارف، خروجیهای متفاوتی را به بستر انتقال میدهد و در واقع بازخورد و تصویری که اینگونه منظر به ذهن مخاطب میرساند، خود گویای تمایز میان منظر پساصنعتی و دیگر مناظر است.
درنظرگرفتن حیاتی دوباره برای این عرصهها با دگردیسی در کالبدشان، رویکردیست که دستور زبان جدیدی برای منظر شناسایی میکند و صرف و نحو فضایی متفاوتی در ادبیات آن شکل داده است."