چکیده:
قرآن کریم هرچند کتاب تاریخی نیست، اما گزارشهایی از رخدادهای عصر نبوی بهسبک خود ارائه نموده است، گزارشهایی که در عصر نبیاعظم| در معرض نقد و ارزیابی معارضان قرآن قرار داشت. ازاینرو اگر در گزارشهای تاریخی قرآن، نقصی نهفته بود یا گزارشی خلاف واقع در آن گنجانده شده بود قاعدتا باید مورد نقد آنان قرار میگرفت. در دورههای بعد مورخان به نوشتن تاریخ عصر نبوی اقدام کردند و از قرآن نیز در کنار سایر منابع استفاده کردهاند. سئوال این است آیا گزارشهای راویان از رخدادها، تعارضی با ظاهر گزارشهای قرآنی ندارد؟ این مقاله درصدد بیان این پاسخ است که در گزارش از حوادث، تعارضهای موردی بین گزارشهای منابع با گزارشهای قرآنی بهچشم میخورد و با بررسی یازده مورد، تعارض در اکثر موارد به اثبات رسیده است. برای سهولت بررسی دامنه موضوع گزارشها به دو غزوه (بدر ـ احد) محدود شده و در مقام مقایسه با قرآن فقط به سه منبع تاریخی اکتفا شده است. برای دستیابی به نتایج تحقیق از روش امامان شیعه در عرضه تاریخ به قرآن و روش «توصیفی ـ تحلیلی» و «تطبیقی» استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله از نظری شباهت به موضوع این مقاله دارد، آنجاکه مقایسه بین قرآن و آراء مورخان صورت میدهد، با یک تفاوت، اینکه وی برای مقایسه خود دست به انتخاب موضوع زده و فقط چند موضوع خاص را مبنای مقایسه قرار داده است، درصورتیکه در این مقاله هیچ موضوع جزئی ابتدا برای مقایسه انتخاب نشده، بلکه با فحص در میان منابع یادشده تعارض موردی آنها با آیهها کشف و نشان داده شده است.
3 ابنهشام نیز در السیرة النبویة، به این موضوع اشاره دارد با یک تفاوت که وی قاعدین 4 را دو دسته تقسیم میکند: دستهای که بهدلیل طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3 ص 119؛ سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 2، ص 184، توضیح اینکه سیوطی فقط اشاره کرده آیه درباره چه کسانی و چرا نازل شد، اما تصریح نمیکند که آیه قبل از بدر نازل شده و فقط گفته است: «وقتی دستور قتال صادر شد ...
اما چه کسی آرزومند بود با کاروان تجاری برخورد نمایند؟ اصحاب یا پیامبر|؟ آنچه از قرآن برداشت میشود مخاطب آیه مومنان هستند، هرچند امکان دارد کسی بگوید خطاب عام است و شامل پیامبر| هم میشود: «و [به یاد آورید] هنگامی را که خدا یکی از دو دسته [کاروان تجارتی قریش یا سپاه ابوسفیان] را به شما وعده داد که از آن «شما» باشد و «شما» دوست داشتید که دسته بیسلاح برای شما باشد و [لی] خدا میخواست حق [= اسلام] را با کلمات خود ثابت و کافران را ریشهکن کند.
(ابنهشام، السیرة النبویة، ج 3، ص 70) شاید کسی زیادتی گزارش ابنهشام را در این مورد به رقابتهای قبیلهای بازگرداند، اینکه آنان چون از انصار بودند برای تخریب بیشتر اضافه شده است که علاوهبر قصد، تصمیم خود را عملی کردند ..."