خلاصه ماشینی:
"به طوری که ملاحظه میشود خداوند متعال به طور عمد بعضی از احکام را آزاد گذاشته است تا دست حکام اسلامی به مقتضای شرایط باز باشد و بتوانند به آنچه که مصلحت اسلام و مسلمین در آن است عمل کنند و راز جاودانگی اسلام و استمرار حکومت حاکمان اسلامی از اینجا رقم میخورد، ساده اندیشانی که قوانین جامعه اسلامی را مبتنی بر احکامی میدانند که هزار و چهارصد سال پیش نازل شده و قابلیت تطابق با دگرگونیهای و مقتضیات زمان را ندارد باید پاسخ ایراد خود را در اینجا به خوبی بیابند،چرا که قوانین اسلام به صلاح بشریت به دو بخش تقسیم میشود: بخش ثابت که شامل قوانین محکم و تغییر ناپذیر الهی است و هیچ کس حتی ولی امر حکومت حق دخالت و مخالفت با آن را ندارد.
بنابراین رهبری رکن عینی و حقیقی حاکمیت است همان گونه که مردم هم رکن عینی حاکمیتند و این دو نه تنها یکدیگر را نفی نمیکنند بلکه ملازم یکدیگرند،و مناط ملازمه برای هر دو را دین اسلام مشخص کرده است،از یک طرف ویژگیهای رهبری را علم و تقوا و عدالت و آگاه به مسائل زمان و مکان میداند و از طرف دیگر مردم را بر اساس همین معیارها به انتخاب رهبر دعوت میکند و این حق را به مردم نمیدهد که خارج از ضوابط و معیارهای دینی کسی را به عنوان رهبری انتخاب کنند."