خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،اگرچه به نظر میرسد حروف fl- درآغاز flameflare و flicker دارای معنی است و مفهوم آن را میتوان«نور لرزان یا رقصان»بیان کرد،باقیمانده این واژهها یعنی -ame-are -icker -هیچنشانهای از واژک مجزا ندارند(اگرچه قسمت دوم واژهاولی را میتان در واژۀ glare مشاهده کرد.
" [از روزنامه اونینگ ستند آرد 30 دسامبر 1964،شماره 2-15/1]در واقع به نظر میرسد که بهتر است این بیقاعدگیها را بپذیریم و اذعانکنیم که در این نوع واژهها کلماتی مانند hotel میتواند دارای اجزایکوچکتری چون -et,-tel,-otel باشد که آنها را واژگونههای ناقص23(*2)گویند.
اما همانگونه که مالکیل میگوید وجود چنین گروههایی در زبانهای مختلفنشانه این است که:«چند واژه که یک مشخصه صوری یا معنایی مشترکدارند میتوانند به مرور زمان با هم همگرا شده و هستۀ مرکزی یک میدانمغناطیسی یا جاذبۀ[واژگانی]را فراهم سازند و موارد واژگانی نامناسبی راکه منفرد و مجزا ماندهاند بدون هیچ نوع مقاومتی جذب خود کنند.
اکنون اگر توجه خود را به زبان انگلیسی معطوف سازیم،مطمئنترشده و میتوان اذعان کرد که برخی از اصوات بخصوص برای ارایهبعضی از تأثیرات فیزیکی متناسب هستند،و این تأثیرات چنانچه درواژههایی وجود داشته باشد که معنایشان آن صورتها را ایجاب میکندچنین اثری را بجا خواهند گذاشت و این تأثیرات بطور قطع و روشن ازنوع صوتی هستند.
واژههای ابداعی ذکر شده در بالا مانند shumbling, squeelch و امثال آن نشان میدهد که این نوع واژهها باید در مبحثساخت واژه مطرح گردند و دست کم برخی از آنها ترکیبهایی بیش ازیک جزء دارند."