خلاصه ماشینی:
"امریکا بنا به دلایل فراوانی که مجال تشریح آنجای دیگریاست،4 موضوع را بعنوان ابهامات سیاست ایران مطرح کرده و همواره سعیکرده است با شیوههای مختلف این اتهامات و موضوعات را از حوزه روابطدوجانبه Bilateral خارج کند و در حوزه مسائل جهانی و بین المللی قراردهد که تا حدود زیادی نیز موفق شده است.
یعنی اولا مسأله هستهای ایرانرا دغدغه و مساله جهانی کرد و ثانیا محل بحث آن را نه رسانههای امریکاییبلکه آژانس بین المللی انرژی اتمی وابسته به سازمان ملل قرار داد و این کاراز نظر دیپلماتیک قابل توجه است.
ایران هم به خاطر موقعیت ژئوپولتیک،کانون شیعه بودن،برخورداری ازذخایر فراوان گاز و نفت و ملتی فرهنگساز و موثر بر تحولات منطقهایاگر همسوی امریکا نباشد،پروژههای امریکا در سطح جهانی بویژه درخاورمیانه با مشکلات زیادی مواجه میشود و در خوشبینانهترین نظربسیار پرهزینه خواهد شد و ضروری است که با ابزارهای فشار گوناگون وحتی به دست دیگران مثل اروپا این کشور به تغییر رویه دست زده و بهخواستههای حق و ناحق واشنگتن تن دهد و یکی از این سوژهها میتواندانرژی هستهای باشد.
نقد اول اینکهمخالفان دستیابی ایران به انرژی هستهای هرچند وانمود میکنند مخالفدستیابی ایران به سلاح هستهای هستند ولی واقعیت این است که به دلایلیکه در این نوشتار تشریح شد،مساله مهم عدم دستیابی یک کشور در حالتوسعه اسلامی به منبع و منشاء انرژی در جهان آینده است ولی چون طرحاین مطلب در افکار عمومی جهانی پذیرفتنی نیست،بحث تهدید صلح وامنیت بین المللی مطرح میشود."