چکیده:
هدایت، به معنای نشان دادن راه درست مقصد، از واژه های پرتکرار در قرآن و حدیث است. هدایت، گونه ای راهنمایی، همراه با لطف و بار معنایی مثبت است؛ ولی گاه به قصد تهکم برای غیر آن به کار می رود.هدایت کردن خداوند به دو گونه عمومی و ویژه است. هدایت عمومی خداوند، شامل همه آفریده هاست و به سه گونه هدایت فطری، عقلی و تشریعی قابل تقسیم است که هر کدام نیز شاخه های فرعی دیگری دارند. هدایت ویژه خداوند نیز گونه ای پاداش است که به دلیل حسن انتخاب و پیمودن مسیر حق و قبول هدایت عام خداوند، شامل پیامبران، اوصیای آنان و گروندگان به آنها می شود. شکل این هدایت ها متفاوت، اما همگی نشانگر و رساننده به یک مقصود هستند. گفتنی است خداوند جزای ستمگران را نیز با هدایت می دهد، اما هدایت به سوی دوزخ!
خلاصه ماشینی:
این معنا در دو آیه به روشنی بیان شده است: در سوره اعلی در توصیف خداوند سبحان آمده است: و الذی قدر فهدی؛ 1 و آن کس که اندازهای [قرار] داد و هدایت نمود.
قرآن کریم به این نوع هدایت اشاره فرموده است: و نفس و ما سواها * فألهمها فجورها و تقواها؛ 2 سوگند به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده و) منظم ساخته، سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است، امام صادق(، در تبیین این آیه، در روایتی میفرماید: أی عرفها و ألهمها، ثم خیرها فاختارت؛ 3 آن گاه نفس را [میان گزینش هریک از این دو] مخیر نمود و او صاحب اختیار شد.
3 گفتنی است، همه آیات و روایاتی که توحید و آیین راستین الهی را فطری میدانند، 4 در حقیقت، اشاره به این نوع هدایت همگانی دارند.
همچنین، همه روایاتی که عقل را حجت خدا و فرستاده او معرفی کردهاند، 1 اشاره به این نوع هدایت دارند؛ مانند: این سخن که از امام کاظم( نقل شده است: إن لله علی الناس حجتین: حجة ظاهرة و حجة باطنة، فأما الظاهرة فالرسل و الأنبیاء و الأئمة(، و أما الباطنة فالعقول؛ 2 ای هشام، خداوند، دو حجت بر مردم دارد: حجت آشکار و حجت پنهان.
بر عکس، کسانی که راه فطرت، عقل و پیامبران را انتخاب نکنند و به فساد و تباهی بپردازند، از هدایت ویژه الهی محروم خواهند شد و این آیات اشاره به این نکته است: إن الله لا یهدی القوم الظالمین؛ 4 مسلما خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند.