چکیده:
با توجه به ویژگی ها و ارز شهای ظاهری و باطنی هنرهای سنتی ایران و ضرورت احیاء،
تقویت و هدایت آنها، چند سالی است که برنام ههایی برای آموزش و تربیت نیروهای
متخصص در این زمینه در سطح آموزش عالی کشور اجرایی شده است؛ اما با مطالعه عوامل
فرهنگی و اجتماعی تاثیرگذار بر رویه آموزش این هنرها در جوامع سنتی گذشته و مقایسه
آن با شیو ههای امروزی آموزش در سطح دانشگاه ها؛ تناقضات و ناهماهنگی هایی آشکار
می گردد که به موجب آن دانش آموختگان این گونه رشته ها توانایی انطباق آموز شهای
دریافتی خود را با اهداف تعیین شده (احیاء، تقویت و هدایت) ندارند.
در این پژوهش ضمن مرور عوامل تاثیر گذار بر رویه تولید و آموزش هنرهای سنتی
ایران در گذشته، وضیعت آموزش این هنرها در سطح آموزش عالی کشور از نظر نوع
پذیرش دانشجو، برنامه های آموزشی و مطابقت این برنامه ها با ویژگی ها و اصول بنیادین این
هنرها، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و در پایان راهکارهایی برای هماهنگی بیشتر
شیوه های آموزشی هنرهای سنتی در سطح آموزش عالی با اصول و ارز شهای مرتبط با آنها
ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
(عسگري کيـا، ١٣٨٢: ٧٠ و ٧١) در ادامـه مـروري گذرا بر شرايط فرهنگي جامعه قديم ايران براي خلق يک هنر سنتي ، مي شود: به طور کلي اگر روند تهيه يک محصول (هنـري ) در يـک جامعـه سـنتي ، مـورد بررسي قرار گيرد با سه عامل اصلي به شرح زير مشاهده مي شود: الف ـ استاد کار، که بطور کلي در اکثر حرفه ها داراي خصوصيات و شرايط زيـر بوده است : ـ مهارت تجربي (با توجه به سلسله مراتب آموزش ) ـ رعايت ظرايف کاري (حوصله ، نظم کاري ) ـ جامع بودن کارآيي ها و تخصص هاي وي ـ دارا بودن جايگاه اجتماعي متناسب با حرفه خود ـ وجود سجاياي خاص اخلاقي در ميان استادکاران حرفه هاي مختلف ب ـ سفارش دهنده (مشتري يا نياز جامعه )، کـه آن نيـز بـه نوبــه خــود داراي خصوصيات ويژه اي بوده است : ـ خاص و دائمي بودن سفارش دهنده در اغلب مشـاغل (بـه عنـوان مثـال صـنف صباغان همواره با نساجان سر و کار داشته و همچنين مسگران و صـفاران نيـز پيونـد نزديکي با هم داشته اند).