چکیده:
اکثر فلاسفه اسلامی با برهان فلسفی تنها نوعی از معاد )معاد روحی( را به اثبات رسانده ونوع دیگر )معاد جسمانی( را تعبدا پذیرفته اند. در میان آنان ، شاخص ترین چهره ای که برای اثبات معاد جسمانی با روش فلسفی اهتمامیگسترد ه ورزیده است ، فیلسوف معروف ، صدر المتالهین شیرازی است . وی که از روش مشائیون واشراقیون در این موضوع خرسند نبود ه ، خود به تلاش در این مسیر پرداخته وتوانسته است معاد جسمانی را با بدن مثالی به اثبات برساند وچون این معاد مطابق با معاد عنصری قرآن نبود ه به روش وحیانی روی آورد ه است . خواجه نصیر نیز از جمله متکلمانی است که برای اثبات معاد جسمانی از طریق آیات و روایات سعی کرد ه است . در این مقاله تلاش شده است که اثبات معاد جسمانی از نظر ملاصدرا وخواجه نصیر مورد بررسی قرارگیرد.
خلاصه ماشینی:
کسانی که قائل به بودن ماد ه بدن در آخرت هستند، در حقیقت به این اصل پی نبرد ه اند، یا آن را نپسندیده اند ود ر نتیجه برای تاءمین عینیت بین بدن دنیوی و اخروی قائل به ماندگاری ماد ه عنصری بدن شده اند)٧Uص ١٨٧ ( اصل ششم هویت بدن وتشخصش به نفس است نه به ماد ه ، بنابراین »زید« به نفس خودش »زید« است نه به جسدش ، وبه همین علت وجود وتشخصش تا زمانی که نفس در او باقی است مستمر میباشد، اگر چه اجزایش مبدل شود و لوازمش یعنی »این «، »کم «، »کیف «، »وضع « و »متی« تحویل یابند، چنان که در طول عمرش دگرگونی مییابند، پس در تبدیل صورت طبیعی اش به صورت مثالی چنان که در خواب ود ر عالم قبر و برزخ است ویا به صورت اخروی چنان که در آخرت است قیاس همین گونه است ، زیرا هویت انسان در تمام این تحولات و دگرگونی یک هویت است وبه عینه همان است ، زیرا به صورت یک اتصال تدریجی است وبه خصوصیات جوهری وحدود وجودی که در طول این حرکت جوهری واقع است ، توجه نمیشود، بلکه چیزی که استمرار و دوام دارد، مورد توجه است وآن نفس است ، چون صورت تمامیت در انسان ، همان اصل هویت وذاتش ، مجمع ماهیت وحقیقتش ، منبع قوا وآلاتش ، مبدا اجزاء و اعضایش تا زمانی که وجود طبیعی باشدA است وسپس آنها را به تدریج به اعضایی روحانی تبدیل میکند، تا اینکه بسیط عقلی شوند، البته اگر به کمال عقلیش برسد.