چکیده:
بر اساس اعتقادات شیعه، ادارة جامعة اسلامی یکی از شئون پیامبر( بود که پس از ایشان به جانشینان آن حضرت؛ یعنی امامان معصوم( منتقل شد. از اینرو لزوم برپایی حکومتی عادل توسط امامان معصوم و وجوب یاری چنین حکومتی، از جمله پایهایترین اعتقادات شیعی است. همین مسئله موجب شده است تا مباحث مهمی در ارتباط با ادارة جامعه و کیفیت تعامل افراد جامعه با حکومت، اعم از عادل یا ظالم، در بین فقهای شیعه مطرح شود؛ مباحثی از قبیل جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، اجرای حدود الهی و... . در این مقاله، تلاش شده است تا سیر تاریخی طرح مباحث حکومتی در فقه شیعه نزد فقهای قرون اولیه تا زمان محقق حلی مورد بررسی قرار گیرد. فقهای بزرگی همچون شیخ صدوق طلایهدار این بحث میباشد. کسانی چون شیخ مفید به صورت گستردهتری به این بحث پرداخته است. در این مقاله، به دیدگاه فقهایی چون سید مرتضی، ابوصلاح حلبی، شیخ طوسی، سلار، ابنبراج و ابنادریس نیز اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"(همان، ص 90ـ91) سید مرتضی به این مطلب نیز اشاره میکند که اگر کسی با وجود شرایط لازم، به پذیرش ولایت از سوی ظلمه اقدام کرد، گرچه این ولایت در ظاهر از سوی ظلمه است، ولی در واقع از سوی ائمه معصومین( میباشد؛ چراکه آنها اذن به تولی چنین ولایتی دادهاند و اجرای حدود الهی را نیز برای چنین متولی امری جایز دانستهاند: «به همین دلیل است که در روایت صحیح وارد شده که برای چنین کسی جایز است حدود الهی را اقامه کرده، دست دزد را قطع و هر کاری از این قبیل را، که اقتضای شریعت است، انجام دهد».
اما نسبت به سلطان جور، هر وقت انسان علم یا ظن داشته باشد که در صورت پذیرش چنین ولایتی، میتواند اقامه حدود الهی کرده، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد و خمس و صدقات را در محل خود مصرف و خیر و نیکی نسبت به برادران دینی خود داشته باشد، به گونهای که هیچگونه اخلالی از این جهت نسبت به واجبات دینی صورت نگیرد و کار قبیحی نیز از او صادر نشود، بر چنین شخصی مستحب است که چنین مسئولیتی را بپذیرد.
(همان، ص607) این نکته در عبارات شیخ طوسی، قابل توجه است که ایشان تولی بسیاری از امور حکومتی از قبیل جهاد ابتدایی و اجرای حدود را از اختیارات سلطان عادل (امام معصوم() یا نایب او میداند."