چکیده:
جمالزاده، پیشرو داستان نویسی ایران، با پیوند دو تکنیک شرقی و غربی در مجموعه یکی بود و یکی نبود سبکی نوین را بنا نهاد که به داستان کوتاه مشهور شد. ویلان الدوله، با ساختاری متفاوت از پنج داستان دیگر این مجموعه، موضوع بیکاری را مطرح می کند که از لحاظ موضوعی به داستان ویلان (Le Vagabond) اثر گی دو مو پاسان DE Maupassant) (Guy، نویسنده فرانسوی شباهت دارد. در این دو داستان، بیکاری با دو منشا جداگانه مورد بحث قرار می گیرد: بیکاری ارادی با تکیه بر نگرش صوفیانه و بیکاری غیر ارادی.
مقاله حاضر، بی آنکه در صدد اثبات تاثیر پذیری جمالزاده از گی دو مو پاسان باشد، ضمن ارائه دو تابلوی نمودار و انتخاب نمونه هایی از متن دو داستان، به بررسی نقاط مشترک و نوع نگرش دو نویسنده به موضوعی یکسان می پردازد. بیکاری به عنوان علت اصلی و مشترک آوارگی دو قهرمان و دلایل آن، ویژگی های شخصیتی، توقعات، کنش ها و واکنش هایشان در کشمکش با درون و برون و نیز ارائه تصویری از افراد جامعه، نوع رفتارشان و فضایی که دو داستان در آن شکل گرفته از جمله موضوعاتی هستند که این مقاله سعی در بررسی تطبیقی آن دو اثر از لحاظ موضوع و شیوه بیان دارد.
As a Pioneer story writer، Jamalzadeh by bringing together Western and Eastern techniques in Yeki bud yeki nabud[1] founded a new style that became famous as “short story.” “Veylân od-Dowleh” with a different structure from the other five story of this collection poses the subject of joblessness which is similar to the “Le Vagabond،” the work of French writer، Guy de Maupassant. In these two stories، the joblessness is discussed from two different angles: voluntary joblessness، by emphasizing on the mystical observation، and involuntary unemployment. By posing this question that whether Jamalzadeh، in the writing of this story، was influenced by Maupassant or not، I investigate comparatively these two works، looking at the subject and style of expression. Accordingly، drawing on some textual examples from these two stories، I have investigated the views of the two writers about the subject of unemployment through a study of the personalities، actions، and reactions of the two protagonists struggling with the inner-self and the outside world.
خلاصه ماشینی:
جمالزاده و گی دو موپاسان بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «ویلانالدوله» و «ویلان» طاهره شمسی * دانشآموختة دکتری ادبیات تطبیقی، دانشگاه پل ورلن فرانسه چکیده جمالزاده، پیشرو داستاننویسی در ایران، با پیوند دو روش شرقی و غربی در مجموعة یکی بود و یکی نبود سبکی نوین را بنا نهاد که به داستان کوتاه مشهور شد.
برای رسیدن به این هدف، ضمن ارائة دو تابلوی نمودار و انتخاب نمونههایی از متن دو داستان، با تأکید بر ویژگیهای شخصیتی، توقعات، کنشها و واکنشهای شخصیت اصلی دو داستان در کشمکش با درون و برون و نیز ارائة تصویری از نوع رفتار افراد جامعه و فضایی که دو داستان در آن شکل گرفته، به بررسی دیدگاه دو نویسنده دربارة موضوع بیکاری میپردازیم.
ژاک راندل، قهرمان موپاسان و یکی از آسیبدیدگان این بحران، نجار 27 سالهای است که برای جستوجوی کار شهر آوارای11 واقع در مانش فرانسه را بهقصد استان مرکزی این کشور ترک میکند.
نوع و شیوۀ زندگی، دو قهرمان را تاحدودی به هم نزدیک میکند؛ با این تفاوت که ویلان موپاسان دارای ویژگیهایی است که وی را از ویلانالدولة جمالزاده متمایز میکند.
موپاسان با حاکم کردن فضای سرد، نبود عواطف انسانی و قرار دادن قهرمان خود درمقابل جدال درون و برون، تلاش میکند واکنشهای خشن ژاک راندل را که با ویژگیهای شخصیتی او سازگاری ندارد توجیه کند.
ویلانالدوله از تب و ضعف رنج میبرد (2-1) و ویلان نیز علاوهبر گرسنگی در وضع مشابهی قرار دارد (2-4)؛ اما واکنش دو قهرمان متفاوت است.