چکیده:
این پژوهش نقد تقابل ها و تنش هایی است که در سفرنامه های زنان غربی به چشم می خورد. ژانر سفرنامه نویسی همیشه در حاشیه پژوهش های ادبی بوده و در این میان ، سفرنامه های زنان به لبه های بیرونی این حاشیه رانده شده است. چون در جوامع مردسالار ادبیات زنان از جایگاهی که ادبیات مردان از آن برخوردارند، همواره محروم بوده است. زنان غربی که از منظر نژادی در جرگه استعمارگران و از منظر جنسیتی در جرگه استعمارشدگان قرار داشتند نمی توانستند همانند مردان از موضع قدرت سخن بگویند و بدین سان در تقابل گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی جایگاهی متزلزل و نامطمئن داشتند و تنش ها و تعاملاتی را در متون خود به تصویر می کشند که غالبا در متون سفرنامه های مردان غربی به چشم نمی خورد. ردپای این تنش ها را می توان در تصاویری که سیاحان زن غربی از شرق ارائه می دهند دنبال کرد و نقش آنها را در شکل گیری هویت و جایگاه زنان انگلیسی در گیر و دار تضاد بین گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی در قرن نوزده بررسی کرد.
This research is the analysis of the contact zone and the tensions in western women’s travelogues. Travel writing as a genre has always been marginalized within the domain of literary researches، but travelogues by women have been doubly marginalized due to gender. In patriarchal societies، the literature produced by women has never been received as seriously as that by men. Western women، who were colonizers by race and colonized by gender، cannot use the omniscient point of view revealed in men’s travelogues، nor can they assume the objective pose that man travel writers usually boast of. Women، who had an unsure position between the discourses of colonialism and that of femininity، reveal such tensions in their writing that are mostly absent from men’s travelogues. These tensions and the role they play in the self-fashioning of British women can be traced in the images that they offer of the orient in the 19th century.
خلاصه ماشینی:
ردپای این تنشها را میتوان در تصویرهایی که سیاحان زن غربی از شرق ارائه میدهند دنبال کرد و نقش آنها را در شکلگیری هویت و جایگاه زنان انگلیسی در گیرودار تضاد بین گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی در قرن نوزده بررسی کرد.
در روزگار ملکه ویکتوریا، زنان از یکسو تمنای رهایی از زندگی یکنواخت خانهنشینی را داشتند و از سوی دیگر درصورت فرار از این یکنواختی مورد هجمۀ گفتمانهای مردسالار بریتانیای قرن نوزده قرار میگرفتند؛ بدین ترتیب دوگانهگویی و عدم قطعیت در آثارشان آشکار شد که همین موجب میشد گذشتن از مرزهای فرهنگی و نسبیتگرایی برای آنها آسانتر شود.
پژوهشگران این نکته را روشن خواهند کرد که سفرنامهنویسان زن انگلیسی مانند لیدی مری مانتگ3، لیدی ان بلانت4، ان الوود5 و ایزابلا رمر6 در برخورد با زنان شرقی، الگوهای پذیرفتهشدۀ اروپای عصر روشنگری ازقبیل خیره نگریستن، لباس پوشیدن و غذا خوردن را به چالش میکشند؛ از نظام تقابلهای دوتایی و تفکر سیاه و سپید خارج میشوند و در فضای سوم خاکستری به تعامل با فرهنگ شرقی میپردازند.
در این نوشتار با توجه به مفهوم فضای سوم هومی بابا متون سفرنامههای زنان، نگاه زیبابین زنان اروپایی و همسفره و همخانه شدن آنها را با مردان و زنان شرقی نقد خواهیم کرد.
در چنین تقابلهایی خیره نگریستن- که اغلب در گفتمان مردسالار مزیتی است که مردان از آن برخوردارند- در اختیار زنان قرار میگیرد؛ با این تفاوت که زنان غربی بهجای آنکه از زاویۀ دید یک چشمچران و پنهان از دیدۀ زنان شرقی به آنان بنگرند، خود به صحنهای دیدنی برای زنان شرقی تبدیل میشوند.
), Issues in Travel Writing: Empire, Spectacle & Displacement (New York.