چکیده:
در این مقاله به بررسی احتمال حضور گروه سور و گروه ممیز در بلوچی سرحدی میپردازیم و نشان میدهیم که در گروههای اسمی ساده عدد و یا سور در حوزه میانی و در جایگاه هسته یک فرافکن نقشی از نوع گروه عدد و یا سور تولید میشوند. همچنین نشان میدهیم که در صورت حضور ممیز، گروه اسمی بلوچی نمونه ای از ساخت شبه بخشی مجاور است که در آن ممیز در جایگاه هسته گروه ممیز قرار میگیرد. از آنجا که وجود ممیز در گروه اسمی، حضور عدد و یا سور را الزامی مینماید، فرض میکنیم که هسته گروه ممیز میزبان مشخصه ای تعبیرناپذیر از نوع[uQ] است که تنها درصورت تشکیل یک گروه سور و یا عدد بر فراز آن ارزش گذاری میشود.
This paper aims to investigate the presence of quantifier phrase and classifier phrase in the DP of Sarhadi dialect of the Baluchi language. To reach this goal، pseudo partitive constructions and their characteristics in different languages are introduced and then it is shown that determiner phrases containing a classifier in Baluchi are examples of juxtaposed pseudo partitive constructions in which the classifier is the head of a classifier phrase carrying an uninterpretable feature [uQ] which necessitates the presence of a quantifier / number phrase right above it in the modifier domain of Baluchi determiner phrases.
خلاصه ماشینی:
pseudo partitive (2) A picture of my mother بر حسب ظاهر، در هر دو این ساختها یک اسم ، متممی از نوع گـروه حـرف اضـافه ای پذیرفته است ، اما میان این دو نوع ساخت از نظر عملکرد نحوی تفاوتهـای مهمـی وجـود دارد که نشان میدهد این نمونه ها را نباید از یک سنخ در نظر گرفت ؛ به عنـوان مثـال گـروه حرف اضافه ای در نمونة (٢) را میتوان از درون گروه تعریف به بیرون جابجا کرد؛ امـا ایـن امر در مورد نمونة (١) امکان پذیر نیست .
استفاده از رویکرد اسنادی به چند دلیل مناسب نیست ؛ اول اینکه اگرچه بتازگی تـلاش میشود با پاره ای از تغییرات از این رویکرد برای توجیه ساختهای شـبه بخشـی مجـاور نیـز استفاده شود، اما همچنان مهمترین نقطة قوت این رویکرد، توضیح حضـور حـرف اضـافه است که در ساخت شبه بخشی ، از نوعی که در بلـوچی یافـت میشـود، وجـود نـدارد؛ دوم اینکه ، همان گونه که قبلا نیز گفته شد، این رویکرد نمیتواند ویژگیهای اسم (١) و اسـم (٢) و رابطة خاص میان آنها را که قبلا در مورد آن توضیح داده ایم ، بخوبی توجیه کند و مهمتـر اینکه ، چنانکه در ادامه خواهیم دید، دیدگاه تک فرافکنی با هدف ما که ارائـة یـک سـاختار حوزه ای دارای تنها یک هستة اسمی است و مابقی فرافکنهای موجود در آن همگی نقشـی بوده و به تناسب نقش خود در حوزه های میانی و تعبیری تولید میشـوند همخـوانی کامـل دارد.