خلاصة:
مدیریت و بهبود عملکرد سازمان از موضوعاتی است که مورد توجه مدیران بیشتر شرکتها و سازمانها
میباشد. با افزایش برنامههای مدیریت استراتژیک و مدیریت عملکرد در سازمان ها، ضرورت طرح
متد جامع جهت مدیریت و بهبود عملکرد سازمانها بیش از همیشه آشکار شده است. تعیین جایگاه
سیستمها، روشها و دستورالعملهای مختلف مدیریت استراتژیک در پیکره سازمانها و نحوه و تعیین نقاط
ضعف و قوت و نهایتا بهبود عملکرد سازمانها، موضوعی است که مورد توجه مدیران بیشتر شرکتها و
سازمانها قرار دارد. مقاله ی حاضر از حیث هدف کاربردی بوده و برحسب ماهیت از نوع توصیفی پیمایشی
و به روش کتابخانه ای و اینترنتی و پیمایش مقالات انجام شده است. ابتدا متون پژوهش به صورت مفاهیم
مرتبط با پژوهش در پیشینة رهبری استراتژیک بررسی شد. سپس، بر اساس یافتههای پژوهشهای پیشین وادغام منطقی آن ها، ابعاد و مولفه های مفهوم اثر رهبری استراتژیک بر عملکرد سازمان استخراج شد. نتیجهحاصل از بررسی پژوهشهای انجام شده در این رابطه نشان میدهد که ابعاد مدیریت استراتژیک مانند تفکر استراتژیک و توسعه سرمایه انسانی و تحلیل محیط سازمان بر ابعاد عملکرد سازمان مانند مزیت رقابتی و سودآوری و نوآوری سازمان اثر مثبت دارد.
ملخص الجهاز:
رهبري استراتژيک فرايندي است براي اثرگذاري بر موفقيت مطلوب چشم انداز که به وسيله رهبران مورد استفاده قرار مي گيرد و با تاثير گذاري بر فرهنگ سازماني ، تخصيص منابع ، هدايت از طريق سياستگزاري و اجماع بر سر محيط جهاني پيچيده ، مبهم ، غير قابل اطمينان و فرار که با فرصت ها و تهديدها مشخص مي شود همراه است اين رهبري شامل نوعي تصميم گيري استراتژيک است که با در نظر گرفتن کليه تمايلات تفاوتهاي شخصيتي ، برنامه ها، ذينفعان سازمان و فرهنگهاي مختلف تحقق مي يابد.
اهميت و ضرورت تحقيق : رهبري استراتژيک فرايندي است براي اثرگذاري بر موفقيت مطلوب چشم انداز که به وسيله رهبران مورد استفاده قرار مي گيرد و با تأثيرگذاري بر فرهنگ سازماني تخصيص منابع ، هدايت از طريق سياستگزاري و اجماع بر سر محيط جهاني پيچيده و مبهم ، غير قابل اطمينان و فرار که با فرصت ها و تهديدها مشخص مي شود همراه است اين رهبري شامل نوعي تصميم گيري استراتژيک است که با در نظر گرفتن کليه تمايلات تفاوتهاي شخصيتي برنامه ها ذينفعان سازمان و فرهنگ هاي مختلف تحقق مي يابد برنامه هايي که اين رهبران طرح ريزي مي کنند بايد عملي بوده خوشايند مقبول ذينفعان سازمان و نمايندگي ها و شرکت هاي ملي و بين المللي سازمان قرار گيرد.
نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که ادبيات و تحقيقات مديريت استراتژيک گذشته در شبيه سازي ديناميکي شواهدي ارائه داده است که علاوه بر رهبري ، از جمله فرهنگ سازماني ، استراتژي تحقيق و توسعه ، محيط کار و ساختار کسب و کار، به عملکرد شرکت مربوط مي شود، بنابراين تاثير ترکيب آنها بايد در مطالعات آينده مورد بررسي قرار گيرد.