خلاصة:
هدف از این پژوهش ارائه یک چهارچوب برای فهم روابط بین تعهد منابع، تجربه مدیریت، اندازه شرکت، درجه بین المللی
شدن، موانع درونی صادرات و عملکرد صادرات در شرکتهای صنایع شوینده استان تهران میباشد. در این پژوهش
مطالعات انجام گرفته در زمینه عملکرد صادراتی و انواع مدلهای عملکرد صادراتی بررسی شد و از مدلی برای شناسایی
عوامل تعیین کننده استفاده گردید. به طور خاص این پژوهش به بررسی تجربی تاثیر تعهد منابع، تجربه مدیریت، اندازه
شرکت و درجه بین المللی شدن بر عملکرد صادرات، با استفاده از موانع درونی صادرات به عنوان یک متغیر مداخله گر
میپردازد. این عوامل از عملکرد صادرات به دلیل اینکه موانعی بشمار میروند که میتوانند توسط مدیران تحت تاثیر قرار
گیرند انتخاب شدهاند. بنابراین پژوهش فعلی مرتبط با فرآیند مدیریتی است. در تحقیق حاضر، از روش توصیفی از نوع
همبستگی برای گردآوری داده استفاده شده است و چون جامعه ما محدود به شرکتهای تولیدکننده صادراتی صنایع شوینده
در استان تهران بود بنابراین از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده گردید و سپس پرسشنامهها میان این شرکتها توزیع
گردید و دادههای مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس به کمک مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر تاییدی) این
دادهها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت تابدین ترتیب به بررسی وضعیت هر یک از عوامل مدل برای صنایع شوینده پرداخته
شود. یافتهها و نتایج این تحقیق نشان داد که از میان عوامل عنوان شده فقط رابطه اندازه شرکت با موانع درونی صادرات و
عملکردصادرات رد شد و مابقی عوامل، به عنوان عوامل تعیین کننده در عملکرد صادراتی صنایع شوینده مطرح هستند.
تعهد منابع، تجربه مدیریت، اندازه شرکت، درجه بین المللی شدن، موانع درونی صادرات، عملکرد
ملخص الجهاز:
استاديار دانشگاه علم و فرهنگ ، دکتراي مديريت صنعتي چکيده هدف از اين پژوهش ارائه يک چهارچوب براي فهم روابط بين تعهد منابع ، تجربه مديريت ، اندازه شرکت ، درجه بين المللي شدن ، موانع دروني صادرات و عملکرد صادرات در شرکت هاي صنايع شوينده استان تهران مي باشد.
به طور خاص اين پژوهش به بررسي تجربي تاثير تعهد منابع ، تجربه مديريت ، اندازه شرکت و درجه بين المللي شدن بر عملکرد صادرات ، با استفاده از موانع دروني صادرات به عنوان يک متغير مداخله گر ميپردازد.
اين مدل بدليل اينکه متغيرهاي مستقل آن از جمله محدوديت هايي هستند که مديران قادر به اثرگذاري بر آنها هستند انتخاب شده است ، بنابراين اين پژوهش با "فرآيند مديريتي" ارتباط دارد و به سئوال زير پاسخ خواهد داد: چه عواملي بر عملکرد صادرات در صنعت شوينده تاثير دارند؟ بيان مسئله اگر پذيرفته شود که صادرات کالاهاي غيرنفتي مؤثرترين و مهمترين راه براي سر و سامان بخشيدن به وضع اقتصادي کشور است بايد همسو با يک برنامه ريزي مدّون ، الگوپذيري از کشورهايي که مسير توسعه را با موفقيت پيوده اند را ملاک عمل قرار داد.
مقدار قدر مطلق عدد معناداري اين رابطه ٢/٨٨ بدست آمده است که بيشتر از ١/٩٦ بوده و نشان ميدهد همبستگي مشاهده شده معنادار است و چون ضريب استاندارد منفي ميباشد، بنابراين ميتوان گفت فرضيه صفر رد و فرضيه پژوهش (يا همان فرضيه يک ) مبني بر اثر منفي تعهد منابع بر موانع داخلي صادرات تأييد ميشود.