Abstract:
وضعیت اقلیتهای قومی در ایران از نظرگاه نابرابری و تبعیض قومی دهههاست که موضوع دغدغهها و مباحثات عمومی در داخل و خارج از ایران بوده است، اما تجربۀ واقعی و انضمامی قومیتها در درون میدانهای اجتماعی و نهادهای مدرن ایران بهندرت موضوع بررسیهای علمی و تجربی بوده است؛ بررسی تجربههای زیستۀ کردها و ترکها درون نهاد تأثیرگذاری همچون دانشگاه میتواند فهم ما را از کارکردهای قومی نهادهای مدرن در ایران ژرفا ببخشد؛ برایناساس، این مقاله با رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه، تجربۀ زیستۀ قومیتی دانشجویان ترک و کرد را با تمرکز بر تجربههای تبعیض و نابرابری در چهار دانشگاه در ایران بررسی میکند. بدین منظور، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 35 دانشجو انجام شده است. دادهها با تکنیک تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شدهاند که برآیند آن، 3 مضمون اصلی و 8 مضمون فرعی بوده است. یافتهها نشان میدهند که تجربۀ دانشگاه برای دانشجویان ترک و بهخصوص کرد، دربردارندۀ وجوه قابلتوجهی از حس تبعیض و نابرابری قومی بهخصوص حول دو محور زبان و مذهب است.
The situation of ethnic minorities in Iran in terms of ethnic discrimination and inequality has been the subject of concerns and public debates both inside and outside Iran for decades, but the actual and concrete experiences of the ethnic groups within the modern institutions of Iran has rarely been the subject of empirical studies. The study of lived experiences of the Turks and Kurds within an influential institution like the university can deepen our knowledge of the ethnic functions of modern institutions in Iran. Therefore, using the qualitative and phenomenological approach, this article studies the ethnic lived experiences of the Kurdish and Turkish students focusing on experiences of discrimination and inequality in four universities in Iran. For this purpose, semi-structured interviews conducted with 35 students. Data were analyzed using the thematic analysis technique that resulted in 3 main themes and 8 sub-themes. The findings show that the university experiences for the Kurdish and Turkish students especially for the latter includes significant aspects of the sense of ethnic discrimination and inequality occurring especially around two lines of language and religion.
Machine summary:
همچنين به اين نکته نيز بايد توجه داشت که بورديو در فرانسه لائيک سخن ميگويد و طبيعي است که در نظام آموزشيِ چنين جامعه اي روابط نابرابر مذهبي چندان موضوعيت ندارد، اما به نظر ميرسد گسترش بحث بورديو درباره روابط نابرابر زباني، به روابط نابرابر مذهبي در نظام آموزشي ايران ، شدني و بلکه لازم است ؛ لذا اين سؤال درخور طرح است که آيا تجارب زيسته اقليت هايي مذهبي همچون کردهاي اهل تسنن ميتوانند بازنماي نوعي روابط قدرت مذهبي در دانشگاه باشند؟ در بسط و تکميل چارچوب مفهومي بورديويي، وام گيري دو مفهوم «برنامه درسي آشکار» و «برنامه درسي پنهان » از رويکرد انتقادي به آموزش نيز ميتواند سودمند باشد.
يکي از دانشجويان ترک دراين زمينه به بيرغبتي و اکراه اساتيد ترکزبان دانشگاه براي ترکي سخن گفتن با دانشجويان ترکزبان حتي در بيرون از کلاس اشاره ميکند: «در دوره ارشد استاد راهنماي خودم رو يک استاد ترک انتخاب کردم تا باهاش راحت باشم ولي ديدم خودِ استاد خجالت ميکشه مقابل ديگر استادان غيرترک باهام به زبان ترکي صحبت کنه و فقط زماني که باهم تنها بوديم ترکي صحبت ميکرد و اون هم با صداي آرام » (مشارکت کننده ٢٦، ترک، تاريخ ).
براي همين فارس ها و ديگر قوميت ها خيلي وقت ها خوششون مياد از زبان ترکي و تلاش براي يادگرفتن چند کلمه ترکي يا حتي اداي آن را درآوردن برايشان شيرين است ، اما وقتي لهجه غليظ کردي را ميشنوند انگار ميترسند و در نظرشان زباني بيگانه و ناخوشايند ميآيد» (مشارکت کننده ٢٥، کرد، جامعه شناسي).