چکیده:
هدف اصلی این پژوهش سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجانشرقی بر اساس پاره ای از شاخص های توسعه بمنظور دستیابی به میزان و علل نابرابری های منطقه ای همراه با ارائه راهکارهایی برای کاهش عدم توسعه یافتگی نواحی می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی با استفاده از مدل (HDI) یا شاخص ترکیبی توسعه انسانی است که در آن از ٣١ شاخص تقلیل یافته به هفت عامل اقتصادی - اجتماعی ، جمعیتی ، تسهیلات مسکن ، بهداشتی - درمانی ، اشتغال ، زیرساخت های طبیعی - اقتصادی ، کشاورزی و عامل تلفیقی متشکل از هفت عامل در سه مقطع زمانی ١٣٦٥ ، ١٣٧٥ و ١٣٨٥ استفاده شده است . پس از تجزیه تحلیل مدل نتایج بدست آمده بیانگر این است که میان شهرستان های استان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه تفاوت اساسی وجود دارد و این شهرستان ها قابل رتبه بندی در سه گروه برخوردار ، نیمه برخوردار و محروم هستند که با گذشت زمان بر میزان برخورداری آنها افزوده شده است .
خلاصه ماشینی:
"نظر دهمره قلعه نو (1372) علل توسعه نیافتگی استان سیستان را مورد بررسی قرار داد که یافته های پژوهش حاکی از این بود که برای توسعه مناطق و رسیدن به یک توسعه پایدار و رشد مداوم آن وجود برنامه ریزی های منطقه ای با استفاده از طرح آمایش سرزمین که مستلزم شناسایی استعدادها و امکانات طبیعی و انسانی هر منطقه است ضروری است.
بررسی های صورت گرفته پیرامون علل نابرابری ها نشان میدهد که دوگانگی بازتاب و برآیند عوامل طبیعی ، اقتصاد سیاسی ، مسائل فرهنگی ، نارسایی نظام برنامه ریزی ، دوگانگی اقتصادی و قطب رشد می باشد که عملکردهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی مناطق را تحت الشعاع قرار داده و بر توسعه یافتگی مراکز شهری افزوده است و متعاقبا بر عقب ماندگی نواحی محروم نیز دامن زده است .
شهرستان تبریز به دلیل مرکزیت اداری- سیاسی در استان توانسته به عنوان کلانشهر بزرگ ناحیه ، حاکمیت و برتری خود را تثبیت کرده و فاصله بسیاری با شهرستان های دیگر از نظر برخورداری از شاخص های توسعه داشته باشد و نواحی پیرامون به دلایلی همچون مسائل سیاسی، نظام متمرکز برنامه ریزی ، دوری از مرکز، دوری از محورهای توسعه و غیره، نتوانسته اند از لحاظ برخورداری از معیارهای توسعه یافتگی قابل رقابت با مرکز باشند ."