چکیده:
سرمایه فکری که عمدتا تحت عنوان دارایی های نامشهود تعریف می گردد، ممکن است به عنوان منبعی برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار مورد استفاده قرار گیرد. اجزای سرمایه فکری در صورت داشتن تعامل با یکدیگر منجر به ایجاد ارزش خواهند گردید. هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت سه عنصر سرمایه فکری (یعنی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری) و تعاملات بین آنها در صنعت بانکداری ایران است. این تحقیق از طریق یک پرسشنامه روان سنجی معتبری که نسخه اصلی آن برای اولین بار در کانادا تهیه و اجرا گردید، انجام شد. به منظور اکتشاف سازه ها و بسط گویه ها، از روش تحلیل مولفه های اصلی (PCA) و روابط خطی ساختاری (LISREL) استفاده گردید. مدل حاصله از این تحقیق بیانگر وجود یک ارتباط معنادار بین اجزای سرمایه فکری می باشد. طبق یافته های تحقیق، در صنعت بانکداری ایران سرمایه انسانی هم بر سرمایه ساختاری و هم بر سرمایه مشتری تاثیرمثبت داشته و از طرف دیگر سرمایه ساختاری نیز باعث تقویت و رشد سرمایه مشتری می گردد.
خلاصه ماشینی:
"1- Structural Equation Model 2- General Linear Model -LInear Structural RELation 4- Partial Least Squares جدول (1) : مختصری از پرسشنامه بونتیس 1 سرمایۀ انسانی H1 سطح شایستگی H11 بهترین عملکرد H2 برنامۀ آموزش جایگزینی H12 برنامۀ استخدام جامع H3 برنامهریزی روی ایدههای نو H13R مشکل جدایی افراد H4 کار گروهی کارکنان H14R عدم تفکر دربارۀ کار H5R نبود ارتباطات داخلی H15R عدم استفاده از حداکثر توان H6 طرح ایدههای جدید H16 آموختن از یکدیگر H7 ارتقاء سطح مهارت کارکنان H17 بیان نظرات کارکنان H8 کارکنان باهوش H18 استفاده از حداکثر کارکنان H9 بهترین کارکنان در صنعت بانکداری H19R پایین آوردن سطح کار بقیۀ کارکنان H10 رضایت کارکنان H20 حداکثر تلاش کارکنان سرمایۀ مشتری C1 رضایت عمومی مشتریان C10 نشست با مشتریان C2 کاهش زمان حل مشکلات مشتریان C11 توزیع اطلاعات بازخورد مشتری C3 افزایش سهم بازار C12 شناسایی بازارهای هدف C4 بالاترین سهم بازار C13R عدم توجه به خواسته های مشتریان C5 تداوم روابط C14 سرمایهگذاری روی خواستههای مشتریان C6 حفظ خدمات با ارزش افزودۀ بالا C15R عرضۀ خدماتی که مشتریان نمیخواهند C7 وفاداری مشتریان C16 اطمینان از ادامۀ روابط مشتریان C8 انتخاب بیشتر از سوی مشتریان C17 دریافت بازخورد از مشتریان C9 بازارگرا بودن بانک سرمایۀ ساختاری S1 کمترین هزینه به ازای هر معامله S9 توسعۀ بیشترین ایدهها در صنعت بانکداری S2 بهبود نسبت درآمد به هزینه S10 کارآمد بودن بانک S3 افزایش درآمد به ازای هر کارمند S11 سیستمهای دستیابی راحت به اطلاعات S4 بالاترین درآمد به ازای هر کارمند S12 حمایت رویههای بانکی از نوآوری S5 کاهش در زمان معاملات S13R بوروکراسی مستهلک کننده در بانک S6 کمترین زمان برای انجام معامله S14 عدم جدایی و تفکیک در ساختار بانک S7 اجرای ایدههای جدید S15 فضای حمایتی S8 حمایت از بهبود ایدهها S16R عدم تسهیم دانش برای تدوین پاسخها از طیف لیکرت پنج درجهای که یکی از رایجترین مقایسهای اندازهگیری پاسخهای بسته به شمار میرود، استفاده گردید."