چکیده:
توجیه معرفت یکی از مهم ترین مسائلی است که از دیرباز ذهن فیلسوفان و معرفت شناسان را به خود مشغول کرده و موجب ارائه نظریات متفاوتی در این باب شده است. مبناگروی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین این نظریات است. ازاین رو، این پژوهش درصدد بررسی استدلال های مبناگروی و مهم ترین چالش های پیش روی آن است. در این راستا با بررسی استدلال از راه استحاله تسلسل و احتمال و یقین، روشن خواهد شد که تنها برخی تقریرهای استدلال از راه استحاله تسلسل قابلیت اثبات مدعای مبناگرایان را دارد. این در حالی است که نتیجه استدلال از راه احتمال و یقین چیزی نیست که مبناگرا به دنبالش باشد. در ادامه با بررسی مهم ترین چالش های پیش روی مبناگروی که عبارت اند از: مستدل بودن گزاره های پایه، چگونگی ارتباط گزاره های پایه با واقع و ناسازگاری دستگاه معرفتی مبتنی بر مبناگروی، روشن خواهد شد این چالش ها استبعادی بیش نیستند و همگی دارای پاسخ و رفع شدنی اند.
خلاصه ماشینی:
"بدین منظور می گوید اگر فرض کنیم اثبات ب برای الف در گرو برهان د است و معتقد باشیم هر برهانی نیازمند برهان است، با دو تالی فاسد روبه روییم: الف) باید بپذیریم کل مساوی جزء است؛ زیرا در چنین حالی دست کم دو مجموعه بی نهایت خواهیم داشت (یکی خود مجموعه الف ب است که گرچه این مجموعه محصور در دو طرف است، اما ازآنجاکه برهان د در این بین قرار دارد و طبق فرض هر برهانی برهان دارد ما با مجموعه ای بی نهایت از برهان ها روبه رو خواهیم بود.
نقد و بررسی استدلال لوییس چنان که خود او می گوید: با فرص صحت اصول موضوعه حساب احتمالات، تنها اثبات می کند تصدیق یقینی وجود دارد، اما از اثبات خطاناپذیر بودن تصدیق یقینی و پایه بودن آن ناتوان است؛ زیرا تصدیقات یقینی فراوانی وجود دارند که خود نیازمند توجیه و تضمین صدق اند و بنابراین با این استدلال، مبناگروی خطاناپذیر اثبات شدنی نیست.
با توجه به این نکته می توان گفت گرچه خود گزاره های پایه به طور مستقیم نیازمند توجیه نیستند، ازآنجاکه اثبات وجود معیار (بداهت) در آنها نیازمند استدلال است، این دسته از گزاره ها نیز با واسطه نیازمند برهان خواهند بود؛ درحالی که نیاز به استدلال و برهان با پایه بودن یک گزاره ناسازگار است.
در پاسخ به این اشکال می توان گفت حتی اگر بپذیریم گزاره های پایه برای اثبات معیار نیازمند استدلال اند، این امر هیچ منافاتی با پایه بودن آنها ندارد؛ زیرا خود این گزاره ها در اعتبارشان نیازی به توجیه ندارند؛ بلکه برای تعیین اینکه معیار در آنها وجود دارد، نیازمند توجیه و استدلال اند."