چکیده:
مقامات حمیدی، اثر حمیدالدین ابوبکر عمربن محمودی بلخی (فو.559)، نخستین مقامه ای است که در زبان فارسی به رشته تحریر درآمده و ـ هر چند به شیوه مقامات بدیع الزمان همدانی و مقامات حریری، ره سپرده است ـ از این منظر که نخستین مقامه به زبان فارسی می باشد، حائز اهمیت است. از ویژگی های مهم مقامه، آهنگینی سخن و عبارت های موزون است. از آنجا که جناس از صنایع محوری در ایجاد موسیقی کلام در این نوع نوشتار ـ و از جمله مقامات حمیدی ـ است، این مقاله عهده دار بررسی کارکرد این آرایه در جایگاه یکی از اصلی ترین صنایع ادبی به کارگرفته شده در این اثر است. در این راستا پس از بیان مقدمه ای در باب مقامه نویسی و در پی آن اشاره ای به ویژ گی های مقامات حمیدی، به تقریر و تعریف صنعت جناس و انواع گوناگون آن و بهره گیری قاضی حمید الدین از این شگرد ادبی در پردازش این اثر آهنگین، می پردازیم.
Maqamat-e Hamidi (by Hamid al-Din Abu-Bakr Balkhi، died in 1164) is the first Persian Maqam. Although it has adopted the manner of Maqamat-e Badiʾ al-Zaman Hamedani and Maqamat-e Hariri it has gotten a special position in the history of Maqamas. One of the important properties of Maqama is its musical and harmonic tone. This article tries to analyze pun، as one of the basic literary industries which make the speech musical in the texts like Maqamat-e Hamidi. So، after a brief introduction on the technique of pun، we concentrate on its different types in Maqamat-e Hamidi and the way Hamid al-Din Balkhi used it to process the musical tune of his work.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که جناس از صنایع محوری در ایجاد موسیقی کلام در این نوع نوشتار ـ و از جمله مقامات حمیدی ـ است ، این مقاله عهده دار بررسی کارکرد این آرایه در جایگاه یکی از اصلیترین صنایع ادبی به کارگرفته شده در این اثر است .
٢. مقامات حمیدی قاضی حمیدالدین بلخی در قرن ششم ، نخستین مقامه را ـ با تعریفی که از آن ارائه شد ـ به زبان فارسی به رشتۀ تحریر درآورد و در این راه ، دو اثر مهم پیش از خود را ـ مقامات بدیع الزمان و مقامات حریری ـ مدنظر قرار داد و در نحوة نگارش ، استفاده از صنایع شعری، توجه مبالغه آمیز به صورت سخن و گاه عنوان مقامه ها و...
با وجود این نمیتوان از فریبایی سخن قاضی در مقامه ها و آهنگ کلام و نازکی تعبیرهای او چشم پوشید و توانایی او را در «انشای شعر منثور و تنظیم جمله های خیال انگیز» مورد توجه قرار نداد برای مثال آنجا که به زیبایی از سخن گفتن نیلوفر با دیگر گل ها حکایت میکند و میگوید: «نیلوفر سبز جامۀ کحلی عمامه ، سر از آب برآورده که ای تاریکان بساط خاکی، این چه بیباکی است ؟!
با توجه به نمونه های ذکر شده به نظر میرسد که قاضی حمیدالدین بلخی از آرایۀ جناس برای ایجاد موسیقی در کلام خویش بهرة بسیار برده است .
همچنان که در معرفی صنعت جناس و بررسی انواع آن مشاهده شد، این آرایه با بسامد بسیار در مقامات حمیدی به کارگرفته شده است و در جایجای عبارت های این اثر حضور دارد که به لطف و گوش نوازی سخن قاضی حمیدالدین افزوده است .