چکیده:
در طول دوران اسلامی، وجود برخی از روایات در جوامع روایی اهل سنت و شیعه باعث شده تا برای عدهای، منشا ایجاد توهم «تحریف در قرآن» شود. محدث نوری کتاب مستقلی با عنوان «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» نوشت و مجموعه روایاتی را در زمینه «تحریف قرآن» عرضه داشت که بیشتر آنها شامل روایات اختلاف قرائات در قرآن میباشند.تاکنون کتابهای بسیاری در رد این کتاب نگارش شده است. یکی از دلایلی که در این کتابها عرضه شده، این مهم است که اختلاف قرائات ربطی به تحریف قرآن ندارد و وجود آنها هیچ خدشهای بر مصونیت قرآن وارد نمیسازد.این مقاله در صدد است تا ارتباط «اختلاف قرائات» را با موضوع «تحریف قرآن» تبیین نموده و در نهایت نتیجهگیری نماید که اختلاف قرائات به تحریف قرآن مرتبط است.
خلاصه ماشینی:
"(معرفت، التمهید فی علوم القرآن، 1/333ـ340) جدای از درستی یا نادرستی این مسائل، آنچه در موضوع نسبت اختلاف قرائات به تحریف قرآن بسیار مهم است، این نکته میباشد که در کتب تاریخ قرائات، مراحل و تطورات مختلفی را برای قرائت قرآن از نزول وحی تا دسترسی کنونی آن برشمرده و حتی برخی تا شانزده مرحله برای این سیر و تطور ذکر نمودهاند.
بنابراین به نظر میرسد به صرف تأییدات ثانوی حدیثی از معصومین: یا محدثان، نمیتوانیم حقیقت اصلی کلام الهی را از میان این تنوع پیدا کنیم؛ چرا که این تأییدات، ممکن است مختص به دوران حضور برخی معصومین: بوده باشند، اما تعدادی از این قرائات پس از دورۀ حضور معصومین: یا تأییدات حدیثی آنها، ایجاد یا ترویج شدهاند (خویی، البیان فی تفسیر القرآن، 130 به بعد) و گفته شده که انحصار قرائات قرآنی، پدیدهای مربوط به قرن چهارم هجری میباشد.
» (خویی، البیان فی تفسیر القرآن، 1/171) ب) تفاوت قرائات از لحاظ شمول آنها بر شرایط قرائات صحیح در این نظریه آمده است اگر قرائاتی واجد صحت سند و منطبق با دستور زبان عربی و مطابق با رسمالخط مصحف عثمانی باشد، میتوان آن را بهعنوان قرآن تلقی کرد و میان چنین قرائات و خود قرآن تفاوتی وجود ندارد.
بنابراین جدای از کتابهایی که بهطور مستقل به موضوع قرائات قرآن پرداختهاند و روایات از این دست در آنها فراوان است، در این پنج عنوان کتاب نیز میتوانید روایات متعددی پیرامون اختلاف قرائات بیابید: 1- تفسیر ابن ماهیار، 2- تفسیر العیاشی، 3- تفسیر علی بن ابراهیم القمی، 4- الکافی شیخ کلینی، 5- ناسخ القرآن سعد بن عبدالله قمی."