چکیده:
از موضوعات مطرح در حوزه مالی چگونگی رابطه بین ساختار مالکیت شرکتها با عملکرد آنهاست. افزایش شاخصهای عملکرد ازیکسو موجب جلب رضایت سهامداران گردیده و ازسویدیگربه منزله فرصتی جهت بالابردن ظرفیتهای پذیرش ریسکشرکتها بهشمارمیآید. در تحقیق حاضر به بررسی نقش نوع مالکیت سهامداران عمده (مالکیت بانکی و غیربانکی) بر عملکرد شرکتهای بیمه در ایران پرداخته شده است. جهت اندازهگیری عملکرد از دو معیار بازده داراییهای شرکت و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده است. دادههای مورد نیاز از صورتهای مالی 16 شرکت بیمه طی دوره زمانی 1383 تا 1390 استخراج گردیده است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه خطی مثبت و معنادار بین مالکیت عمده بانکی و عملکرد شرکتهای بیمه است که در تأیید فرضیه نظارتی است. همچنین شرکتهای بیمه میتوانند از ظرفیتهای فنی خود در حوزههای فناوری و مالی بهره برده و در مواقع بحرانی از پشتیبانی یک نهاد قوی مالی نیز برخوردار باشند. ازسویدیگر نتایج آزمونها حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین مالکیت عمده غیر بانکی و معیارهای عملکرد است.از موضوعات مطرح در حوزه مالی چگونگی رابطه بین ساختار مالکیت شرکت ها با عملکرد آنهاست . افزایش شاخص های عملکرد ازیک سو موجب جلب رضایت سهامداران گردیده و ازسویدیگر به منزله فرصتی جهـت بـالابردن ظرفیـت هـای پـذیرش ریسـک شـرکت هـا به شمارمیآید. در تحقیق حاضر به بررسی نقش نوع مالکیت سهامداران عمده (مالکیت بانکی و غیربانکی) بر عملکرد شرکت های بیمه در ایران پرداخته شده است . جهت انـدازهگیـری عملکرد از دو معیار بازده داراییهای شرکت و بـازده حقـوق صـاحبان سـهام بـه عنـوان متغیرهای وابسته استفاده شده است . دادههای مورد نیاز از صورتهای مالی ١٦ شرکت بیمه طی دوره زمانی ١٣٨٣ تا ١٣٩٠ استخراج گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه خطی مثبت و معنادار بین مالکیت عمده بانکی و عملکرد شرکت های بیمه است که در تأیید فرضیه نظارتی است . همچنین شرکت های بیمه میتوانند از ظرفیت های فنی خود در حوزههای فناوری و مالی بهره برده و در مواقع بحرانی از پشتیبانی یک نهاد قوی مالی نیز برخوردار باشند. ازسویدیگر نتایج آزمونها حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین مالکیت عمده غیر بانکی و معیارهای عملکرد است .
خلاصه ماشینی:
"هدف اصلی در تحقیـق حاضر بررسی تأثیر نوع مالکیت عمده شرکت ها به تفکیک بانکی و غیر بـانکی بـر عملکرد شرکت های بیمه است و از آن جهت دارای اهمیت است که بـه مـدیران، سرمایه گذاران و سایر تصمیم گیرندگان نشان مـیدهـد کـه متفـاوتبـودن سـاختار مالکیت به واسطه نقشی که میتواند در نظارت و کنترل داشته باشد به این معنا کـه ازیک سو با افزایش دسترسی به سرمایه بانک و نظارت بیشتر موجب بهبود عملکرد میگردد و ازسویدیگر، با افزایش هزینه سرمایه و تضاد منافع اثر سـوء دارد، بایـد در تصمیمات سرمایه گذاری و مالی مورد توجه قرار گیرد.
در کل با توجه به نتـایج بـه دسـت آمـده از تجزیه وتحلیل فرضیه ها این گونه استدلال شده است کـه شـرکت هـای بیمـه ای کـه سرمایه گذاران نهادی آنها سهم بیشتری از ساختار مالکیـت را در اختیـار دارنـد در مقایسه با شرکت هایی که این سهم کمتر است ، عملکرد مالی بهتری دارند.
بر مبنای تحلیل مبانی نظری و تحقیقات انجام شده، در این تحقیق به دنبال آن هستیم که دریابیم آیا بـین مالکیـت عمده بانکی و عملکرد و از سوی دیگر بین مالکیت عمده غیـر بـانکی و عملکـرد شرکت های بیمه رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ لازم به ذکر است کـه در ایـن تحقیق جهت آزمون عملکرد از دو معیار بازده داراییهـا 1 و بـازده حقـوق صـاحبان سهام 2 استفاده شده است ."