چکیده:
چارلز تیلور، فیلسوف مسیحی و استاد جوادی آملی، اندیشمند مسلمان، منتقد سکولاریسم و در پی تقویت دین در جهان مدرن هستند. به اعتقاد آنها، انسانمحوری از مهمترین مؤلفههای سکولاریسم و رقیب دین است. اندیشمندان مذکور با دغدغههای مشترک به بررسی ابعاد مختلف سکولاریسم و انسانمحوری میپردازند و امکانهای دین در جهان معاصر را رصد میکنند. استاد جوادی آملی بر سکولاریسم سیاسی تمرکز میکند و در نهایت، دین و حکومت دینی را پاسخ چالشهای جوامع معاصر میداند. تیلور در تحلیل مفاهیم سکولاریسم و انسانمحوری، شباهتهای بسیاری با ایشان دارد، اما در نهایت، حکومت دینی را نامطلوب میداند و تصور میکند باید از نو درباره دین اندیشید؛ زیرا به اعتقاد تیلور، سکولاریسم و انسانمحوری در عمق اندیشه و فرهنگ غربی رخنه کرده است و اشکال سنتی دینداری کنونی، از بخت کمی برخوردار است. در پژوهش حاضر، آرای دو متفکر یادشده درباره موضوعات مذکور مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"پرسش های پژوهش پرسش های پژوهش حاضر عبارت است از: ١) تعریف سکولاریسم در آرای استاد جوادی آملی چیست ؟ ٢) استاد جوادی آملی ، چه عواملی را در روند سکولاریسم مورد توجه قرار داده اند؟ ٣) راهکار ایشان برای مقابله با سکولاریسم چیست ؟ ٤) سکولاریسم در اندیشه چارلز تیلور چگونه تعریف شده است ؟ ٥) چرا تیلور بر نقش انسان محوری خودبسنده در سکولاریسم تأکید دارد؟ ٦) پیش بینی تیلور از آینده دین در غرب چیست و برای تضمین بقای دین ، چه پیشنهادی دارد؟ ٧) شباهت در هدف و تفاوت در خاستگاه فکری ، چه تأثیری در تحلیل های استاد جوادی آملی و تیلور داشته است ؟ ٨) نظر ایشان درباره سکولاریسم سیاسی چیست ؟ ٩) آیا آرای مذکور از انسجام و کفایت در پاسخ گویی به دغدغه دینی ایشان برخوردار است ؟ چارچوب نظری پژوهش نظریه های بسیاری در تبیین سکولاریسم و نیز توضیح روند سکولاریزاسیون و آینده دین بیان شده است .
پرسش مورد توجه در اینجا این است که اگر قرار نیست خواست آدمی ، محور باشد، پس چه چیز باید نظام زندگی را تعیین کند؟ به اعتقاد استاد جوادی آملی ، در اسلام ، محور حق است و دین داری به ویژه عقلانیت اسلامی و حکومت دینی ، بدون درک معنای «حق محوری » قابل تبیین نیست (جوادی آملی ، ١٣٩٠: ١٨٣-١٨٢).
نکته دیگر این است که تیلور محوریت خواسته های مادی و مبتذل ، نسبیت و هرج و مرج اخلاقی را از تبعات انسان محوری می داند و استاد جوادی آملی نیز آن را تأکید بر بعد حیوانی بشر تفسیر می کند."