چکیده:
هدف: در این مطالعه، تاثیر آموزش موسیقی در افزایش توانایی های شناختی کودکان بررسی شده است.
روش: 30 کودک پنج و شش ساله که در ترم اول کلاسهای موسیقی کودک در آموزشگاههای موسیقی درجه یک و دو شهر تهران شرکت میکردند، با 30 کودک گروه گواه (از مهد کودک) مقایسه شدند. گروه گواه از نظر سن، جنس، میزان تحصیلات مادر و سطح درآمد خانواده با گروه آزمایشی همسان سازی شد. در ابتدا، همه کودکان تحت آزمون هوش استنفورد – بینه قرار گرفتند و سپس کودکان گروه آزمایشی به مدت سه ماه و هر هفته یک بار در کلاسهای موسیقی کودکان شرکت داده شدند. پس از سه ماه از همه کودکان پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که گروه آزمایشی از نظر میزان افزایش توانایی استدلال عمومی (که با معیار ضریب هوشی و با نمره کل آزمون هوش استنفورد - بینه سنجیده شد) با گروه گواه تفاوت معنی داری دارد. در ارزیابی خرده آزمونها نیز مشاهده شد که آموزش موسیقی سبب افزایش توانایی استدلال کلامی و تقویت حافظه کوتاه مدت کودکان گردیده است، ولی درمورد توانایی استدلال دیداری/ انتزاعی، با وجود افزایش میانگین نمرههای خام هر دو گروه در پس آزمون (نسبت به پیش آزمون)، در میزان تغییرات دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد.
نتیجه گیری: از این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که آموزش موسیقی ممکن است در رشد برخی توانایی های شناختی کودکان موثر باشد.
خلاصه ماشینی:
"نتایج نشان داد که آموزش موسیقی(در این تحقیق،روش ارف)در افزایش رشد شناختی کودکان موثر بوده و بر توانایی استدلال عمومی(که با مقیاس ضریب هوشی سنجیده شد)گروه آزمایشی(نسبت به گروه گواه)به طور چشمگیری افزوده است.
نتایج ضریب هوشی کودکان نشان داد که میانگین این متغیر در پیشآزمون گروه آزمایشی 2/5 نمره بیش از گروه گواه بود که اگرچه این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود،ولی احتمالا ناشی از تفاوت جمعیت نمونهگیری شده است؛به این صورت که گروه گواه(کودکان مهد کودکها)به جمعیت طبیعی جامعه نزدیکترند، در حالی که کودکان شرکتکننده در کلاس موسیقی از نظر وضعیت اجتماعی،اقتصادی،انگیزه و نگرش والدین با جمعیت طبیعی جامعه تا حدودی تفاوت دارند(همانطور که ذکر شد،این اختلاف از نظر آماری خللی در انجام مطالعه و نتایج حاصل از آن ایجاد نکرد).
اگرچه تاکنون این جنبهء تأثیر موسیقی مورد توجه قرار نگرفته است و فقط در مطالعهء بیلهارتز تواناییهای کلامی در کنار دیگر جنبههای شناخت ارزیابی شده بودند که نتایج حاکی از عدم تأثیر آموزش موسیقی بر این توانایی بود،ولی یافتههای پژوهش حاضر ادعای فوق را تأیید میکند و همانطور که مشاهده شد، توانایی استدلال کلامی کودکانی که آموزش موسیقی دیده بودند، نسبت به گروه گواه،به وضوح بیشتر بود.
در مطالعهء راشر و زوپان (2000)بین آموزش موسیقی و حافظه تصویری15ارتباطی گزارش نشد و بیلهارتز و همکاران(2000)نیز در مورد حافظهء کوتاه مدت یافته مشابهی به دست آورده بودند که با یافتهء مطالعهء ما یکسان نبود؛زیرا همانطور که مشاهده شد،حافظهء کوتاه مدت گروه آمایشی نسبت به گروه گواه افزایش یافته بود."