چکیده:
لایه شناسی متون حدیثی و استخراج لایه های قدیمی تر از بین متونی که تاریخ جدیدتری دارند،یکی از روش های نوین پژوهشی است که در چند دهۀ اخیر،پژوهندگان اسلامی از آن بسیار استقبال کرده اند.در جامعۀ علمی شیعه نیز محققان به این کار روی آورده اند و شماری از متون کهن شیعه،بازیابی یا بازسازی شده است.با این همه،این رویکرد نوین در حوزۀ مباحث نظری و بنیادین کاستی هایی دارد که تبیین مبانی و اصول حاکم بر بازیابی از جملۀ آنهاست.از این رو،این پژوهه می کوشد تا ضمن ارائۀ راه کارهای عملی بازیابی،دربارۀ مبنای علمی آن نیز به بحث بپردازد و با تطبیق بر کتاب زید بن وهب جهنی،مبانی و روش های بازیابی متون حدیثی کهن را تحلیل و تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
بنابر مطالب پـیش گفتـه ، بازیـابی منـابع حـدیثی کهـن بـر بـاور دوم اسـتوار اسـت و ایـن پیش فرض بنیادین را در خود نهفته دارد که اسناد روایات در منابع کهن ، طریـق دسـت یـابی مؤلفان به کتاب های پیشین است نه سند نقل شـفاهی آن هـا، و اشخاصـی کـه در سـند یـک روایت قرار گرفته اند، درواقع ، مؤلفان یا دست کم واسطه های نقل یک منبع مکتوب هستند.
از این رو، اگر یکی از شاگردان زیدبن وهب که در فهرست ها راوی نخست کتـاب معرفـی الف ) طریق بیهقی به منبع مکتوب : علی بن محمد< اسماعیل بن محمد< احمدبن منصور شده است حدیثی را نقل کند که با عنوان و محتوای کتاب زید همخوانی دارد، می توان آن ب ) صاحب کتاب : عبدالرزاق حدیث را جزء متون کتاب زید دانست .
این راوی ـ کـه از آن بـا برای مثال ، وقتی در کتاب سـنن بیهقـی بـا ایـن سـند روبـه رو مـی شـویم : علـی بـن محمـد< عنوان «حلقۀ مشترک »١ نیز یاد می شود ـ نشان دهندة وجود منبـع مکتـوبی اسـت کـه روایـت اسماعیل بن محمد< احمدبن منصور< عبدالرزاق < عبدالملـک بـن ابـی سـلیمان < سـلمه بـن زید را در خود جای داده است و از آن جا به دیگر منابع روایی انتقال یافتـه اسـت ، بـه ویـژه کهیل < زیدبن وهب < امیرالمومنین (ع ) با فرض آن که می دانیم منبع مکتوب بیهقی کتاب «عبدالرزاق » بوده است ، می توان آن را بـه سه بخش ذیل تقسیم کرد: ١.