چکیده:
ترجمة ادبی و بویژه ترجمة شعر از حساسیت و دشواری ویژه ای برخوردار است تا آنجا که برخی آن را امکان ناپذیر دانسته اند.در این میان شعر فارسی با برخورداری از ظرایف، صنایع ادبی و وزن ویژه خود، ترجمه پذیری خود را سختتر کرده است. رباعیات خیام نیز یکی از شاهکارهای ادبی است که به آسانی تن به ترجمه نمی دهد. با این وجود مترجمان زیادی سعی کردهاند تا این اشعار را به زبان خود ترجمه کنند که میتوان ترجمه انگلیسی ادوارد فیتزجرالد و پیتر ایوری و جان هیث را نام برد. ترجمة ادوارد فیتزجرالد آزاد و ترجمه ایوری و هیث تحت اللفظی است و حدود صد سال بعد از ترجمة فیتزجرالد صورت گرفته است. در این پژوهش سعی میشود تا به بررسی و مقایسه ترجمه فیتزجرالد با ترجمه ایوری و هیث پرداخته شود و نکات ضعف و قوت هر کدام نشان داده شود و این نکته معلوم گردد که کدام ترجمه در انتقال مفاهیم مورد نظر خیام موفقتر بوده و کدام مترجم مفهوم رباعیات را بهتر فهمیده است.
Literary translation and especially Poetry translation is very difficult and many people are of the opinion that it is impossible. Moreover, Persian Poetry has a special figures of speech, rhythm and prosody and is more difficult to translate. Rubaiyat of Khayyam is one of the literary masterpieces that is full of spirit of Iranian Culture and cannot be translated easily. Nevertheless, many translators from different language have tried to translate these poems to their language. For example, English translation of Rubaiyat of Khayyam by Edward Fitzgerald and Peter Avery and John Heath.Translation method of Edward Fitzgerald is free and Avery and Heath’ method is literal and has be done about hundred years after Fitzgerakd’s translation. In this research, we study and compare Fitzgerald's translation with Avery's one to show the strong and weak points of each translation and understand which translation has been more successful in transforming poetic conception of Khayyam's thought and who understand better the conception of Rubaiyat.
خلاصه ماشینی:
بررسي و مقايسة ترجمه رباعيات خيام از فيتزجرالد با ترجمه پيتر ايوري و جان هيث استابس * محمود کمالي استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور تهران ، تهران ، ايران ** سيد جمالالدين مرتضوي استاديار زبان و ادبيات فارسي ، گروه ادبيات داستاني دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ايران *** اعظم پويندهپور مربي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور، شهرکرد، ايران (تاريخ دريافت : ٩٤/١٠/٢٢، تاريخ تصويب : ٩٥/٠٣/١٨، تاريخ چاپ : دي ١٣٩٨) چکيده ترجمة ادبي و به ويژه ترجمة شعر از حساسيت و دشواري ويژه اي برخوردار است تا آنجا که برخي آن را امکان ناپذير دانسته اند.
در اين پژوهش به بررسي و مقايسة ترجمة فيتزجرالد با ترجمة ايوري و هيث مي پردازيم تا نکات ضعف و قوت هر کدام نشان داده شود و اين نکته معلوم شود که کدام ترجمه در انتقال مفاهيم مورد نظر خيام موفق تر بوده و کدام مترجم مفهوم رباعيات را بهتر فهميده است .
درباره خيام کتاب هاي مختلفي به زبان هاي مختلف نوشته شده است اما تنها تحقيقاتي که به بررسي و نقد ترجمه رباعيات خيام به ويژه ترجمه فيتزجرالد و پيتر ايوري پرداخته اند، پيشينة اين پژوهش به شمار مي آيند.
پيتر ايوري در مقدمة ترجمة خود مي گويد که ترجمه اش يک ترجمة تحت اللفظي است اما در بعضي رباعيات ، مفهوم فارسي را نفهميده و برابر نامربوطي آورده است .