چکیده:
از نشانه های اهتمام ملاصدرا به قرآن، تفاسیر او بر برخی سوره ها و آیات و نیز آثار دیگری به نام های «اسرار آلایات» و «مفاتیح الغیب» است. همچنین استناد وی به آیات الهی در بسیاری از مباحث فلسفی و عرفانی اش مشهود است و از علائم توجه خاص او به حدیث نیز، شرح بر اصول کافی و استناد به روایات در بسیاری از موضوعات تفسیری و فلسفی می باشد.
در این مقاله سعی نگارنده بر این است که بیان و بررسی روایاتی مبادرت ورزد که ملاصدرا را در تفسیر خود از آیات قرآن کریم و در مجموعه تفسیری خویش بدان ها استناد نموده است.
شایان ذکر این که آن مفسر گران قدر و حکیم فرزانه در قسمت های مختلف تفسیر خود، جمعا به حدود هزار و دویست حدیث استناد، کرده است که براساس استخراجی که صورت گرفته، معلوم می شود که دید وی در مراجعه به روایات وسیع بوده و در مراجعه به کتب حدیث تفاوتی میان منابع شیعه و سنی قائل نمی شده و در جای مناسب خود، روایات مربوط به هر موضوع را مورد استفاده و استناد قرار می داده است.
خلاصه ماشینی:
"3 وی بر این باور است که راههای دیگر، آدمی را به این مقامات نمی رساند و در اینباره چنین می گوید: «من در گذشته، زیاد به بحث و تکرار و مراجعه و مطالعه کتب حکما و اهل نظر مشغول بودم، تا این که گمان کردم چیزی هستم؛ اما وقتی کمی چشم بصیرت پیدا کردم و به حال خود نگریستم، نفس خود را از علوم حقیقی و حقایق ایمانی که فقط با ذوق وجدان حاصل می شود، خالی دیدم؛ در حالی که راه رسیدن به آن، اموری است که در کتاب و سنت وارد شده؛ مثل شناخت خداوند و صفات او، نام هایش، کتاب های خدا و پیامبرانش و شناخت نفس و حالات آن، چگونگی برانگیخته شدن از قبر، حساب، میزان، صراط، بهشت، آتش و امثال آن و اموری که فقط با تعلیم الهی شناخته می شود و فقط با نور نبوت و ولایت آشکار می گردد؛ و تفاوت بین علوم دانشمندان و علوم صاحبان بصیرت، مثل این است که کسی تعریف شیرینی را بداند و دیگری شیرینی را چشیده باشد.
با ذکر موارد یاد شده مشخص میشود که مهمترین وجه امتیاز تفسیر ملاصدرا نسبت به برخی از تفاسیر، این است که او در همه حال از روایات اهل بیت علیهمالسلام استفاده کرده است؛ زیرا یاری گرفتن از حاملان علوم الهی، دقیق ترین راه برای فهم معارف الهی و کلام خداوند است."