چکیده:
در سالهای اخیر محیط کار بهعنوان زمینهای بارور و ارزشمند برای یادگیری و توسعۀ منابع انسانی شناخته شده است. «یادگیری در محل کار» و «برنامه درسی محل کار» دیگر بهعنوان مفاهیمی دور از ذهن تلقی نمیشوند و نشان از علایق گستردهای در پژوهشها در مورد یادگیری در سازمانهای مختلف بوده است؛ پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تسهیلکننده برنامه درسی محیط کار انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، دارای رویکرد کیفی و به روش سنتز پژوهی انجام شد. جامعه پژوهش متشکل از کلیۀ پژوهشها و اسناد علمی در قالب مقالات، پایاننامهها وکتابها در بازه زمانی 2020-2000 و 1399-1390 بود. 45 سند علمی شامل مقاله، کتاب و پایاننامه بهعنوان نمونه انتخاب شد و بر اساس کدگذاری تحلیل مضمون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. روایی پژوهش توسط 3 متخصص برنامه درسی محیط کار تأیید و پایایی پژوهش با کمک تحلیلگران حوزه برنامه درسی و متخصصان برنامه درسی محیط کار صورت گرفته است. یافته ها و نتایج نشانگر عوامل تسهیلکننده برنامه درسی محیط کار مشتمل بر عوامل سازمانی (شغلی، ساختاری و جایگاه سازمانی آموزش)، عوامل کارکردی (هدف، محتوا، نحوه اجرای برنامه درسی و نحوه ارزشیابی از برنامه درسی اجراشده)، عوامل فردی (مدرس و فراگیر) و عوامل فراسازمانی (ملی و بینالمللی) بوده است.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس با توجه به اينکه ، پژوهش هايي در خصوص همسويي عوامل سازماني با يافته هاي ساير پژوهش هاي انجام شده ، مي توان گفت پژوهش هايي به مديريت مناسب آموزش محيط کار )Mulder et al ،٢٠١٨)، به تأثير توسعه محصول يا خدمات جديد (Ridout et al،٢٠٠٢) ، به حمايت هاي سازماني )Alsheikh &Igbal ٢٠١٨؛ Rosenbaum ،٢٠١٧)، به حمايت از برنامه ها و تيم هاي آموزشي (فراگيران ، معلمان ، طراحان ))Cleaver et al،٢٠٢٠؛ Noklanen &Rintala ،٢٠١٩)، به حمايت هاي مالي)Peak ،٢٠١٨؛ Aydin et al ،٢٠١٧)، برخي دانشمندان به تفويض اختيار در اجراي برنامه درسي محيط کار )et al &Chin ،٢٠٠٧) برخي به فرهنگ شغلي- سازماني (Mehmandoost Ghamsari،١٣٩٩)، برخي به بازخورد (مربي و سازمان ))Rosenbaum ٢٠١٧؛ Safai Movahed ،٢٠١٨) ، تعدادي از پژوهشگران به هم سويي علايق کارکنان و محيط کار )Goller, Steffen and Harteis ،٢٠١٩) ، برخي به امکانات و تجهيزات (Willman،٢٠٠٨؛ Ajam et al ،٢٠١٧) ، زمان مناسب براي آموزش )OECD ،٢٠١٩؛ Ajam et al ٢٠١٧) ، مکان آموزش محيط کار (Yadegarzade،١٣٩٦ ؛ Mohd Younes et al ،٢٠١٦) ، پاسخگويي (Aydin et al ،٢٠١٧)، تعامل مدرس و فراگير (Olson and Ruppar ،٢٠١٧)، آموزش مداوم & Goller, Steffen ( Harteis ،٢٠١٩) ، راهنمايي همکاران باتجربه (Billett ،٢٠٠٦)، درک جامعه محيط کار Strand et( al ،٢٠١٤)، ارتباط فراگيران با محققان مؤسسه (Fung ، ٢٠٢٠)، عوامل داخلي سازمانيMoore( ،٢٠٠٤) ، عوامل درون سازماني و برون سازماني (Alavi ،١٣٨٧)، عوامل سازماني، درون سازماني و برون سازماني (Mehmandoost Ghamsari et al ١٣٩٧،١٣٩٩) و نيز به عوامل سازماني به عنوان عوامل تأثيرگذار بر يادگيري و برنامه درسي محيط کار )Sambrook ،٢٠٠٢) اشاره نموده اند.