چکیده:
یکی از مسائل پیش روی کارگزاران ادارة جامعه، در سطح خرد و کلان، نهادینهسازی باورها و ارزشها و رفتارهای مطلوب و مورد پسند آنهاست. بدین منظور در مباحث نهادینهسازی فرهنگ مورد نظر پیشنهادهای متفاوتی ارائه شده است که غالباً برگرفته از رویکردهای معرفتی حاکم بر جوامع غربی است. یکی از وظایف اصلی پژوهشگران فعال در حوزة علوم انسانی اسلامی تبیین نظری و بیان الزامات نهادینهسازی متناسب با مبانی و پیشفرضهای اسلامی است. از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی الزامات نهادینهسازی فرهنگ متناظر و مرتبط با فرد در مقام مخاطب نهادینهسازی از منظر قرآن است. در این تحقیق از روش اجتهاد جامع، با توجه به راهبرد ظاهرشوندة دادهبنیاد، استفاده شد. یافتههای این تحقیق نشاندهندة آن بود که میتوان الزامات اصلی نهادینهسازی در سطح تحلیل فرد را در سه گروه تقسیم کرد که عبارتاند از: «بینشی» شامل ایمان به محتوا و پایبندی به اصول و عدم سازشکاری و ایمان به همة متعلقات دین، «گرایشی» شامل عدم پذیرش ولایت کافران و دوراندیشی و گذشت از منافع زودگذر، «رفتاری عملی» شامل اسلام آوردن و عمل به آن و تعیین خطوط قرمز و شناسایی اهداف.
One of the problems that the public officials face at micro and macro levels is the institutionalization of their desired beliefs, values, and behaviors. Various suggestions have been made in the related literature for the institutionalization of the intended culture, which are mostly taken from the epistemic approaches common in the Western societies. One of the main duties of the researchers of the Islamic humanities domain is to put forth theories about and express the requirements of institutionalization based on the Islamic principles and premises. Therefore, the main purpose of this study was to examine the requirements of institutionalization of culture related to the individuals (as the addressee of institutionalization) from the viewpoint of the Quran. In this study, the comprehensive free-investigation method was used based on emerging grounded theory. The findings of this study indicate that the main requirements of institutionalization at individual level can be classified into three groups, namely “insight” (including belief in the content; observance of principles and avoidance of compromise; and belief in all religious teachings), “inclination” (including not accepting the guardianship of disbelievers, and being farsightedness and disregarding the transient interests), and “practical behaviors” (including believing in Islam and practicing it, determining redlines, and identifying goals).
خلاصه ماشینی:
يافته هاي اين تحقيق نشان دهندة آن بـود کـه مـيتـوان الزامـات اصلي نهادينه سازي در سطح تحليل فرد را در سه گروه تقسيم کرد که عبارت اند از: »بينشي « شامل ايمان به محتوا و پايبنـدي بـه اصول و عدم سازش کاري و ايمان به همۀ متعلقات دين ، »گرايشي « شامل عدم پذيرش ولايت کافران و دورانديشـي و گذشـت از منافع زودگذر، »رفتاري عملي « شامل اسلم آوردن و عمل به آن و تعيين خطوط قرمز و شناسايي اهداف .
با اين حال در عمل مشاهده مي کنيم ، بـا وجـود گذشـت چهـل سـال از پيـروزي انقـلاب اسلامي، چنان که شايد و بايد به ارزش هاي اسلامي توجه نشده است يا اگر در مقاطعي بـه ارزش ها توجه شده تلاشي براي نهادينه سازي آن ها صورت نگرفتـه اسـت .
کامل ترين و اثرگـذارترين ديدگاه برگر دربارة نهادينه سازي را بايد در اثري مشاهده کرد که با نويسندة ديگري بـه نـام لاکمن ٣ منتشر کرد و پرسش اصلي در اين اثر عبارت است از اينکـه ماهيـت و منشـأ نظـم اجتماعي چيست ؟ (٤٩٥ :١٩٨٧ Scott).
ايمان به همۀ متعلقات دين يکي ديگر از نکات در پيوستار نهادينه سازي از منظر قرآن ، که جنبۀ رفتاري دارد و بايـد بـه آن توجه کرد، عبارت است از تعيين حدود متعلق ايمان و شرط تحقق آن .
بـه عبـارت ديگر اصلي ترين شرط ورود به موضوع نهادينه سازي اين است که افراد خود را در معـرض اسلام قرار دهند و آن را قبول کنند.
به عبارت ديگر اين مهم است کـه کارگزاران نهادينه سازي مخاطب خود را بشناسند.