چکیده:
پژوهش حاضر در پی یافتن تأثیر روابط مشتری و تأمینکننده و هزینه بدهی در کارخانه قند شهرستان اقلید است. بهمنظور پاسخگویی به سؤالهای پژوهش و نیز تحقق اهداف پژوهشی، پس از بررسی ادبیات پژوهش و یافتن ابعاد مختلف متغیرهای مدیریت زنجیره تأمین و نیز مدیریت ارتباط با مشتری، طرح پژوهش و روش پژوهش مشخص گردید و پس از تعاریف عملیاتی و ساختن پرسشنامه سنجش ابعاد متغیرهای مذکور 260 نفر از کارکنان بخشهای مختلف کارخانه قند اقلید انتخاب شده و به آنها پرسشنامه ارائه شد. با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (لیزرل) مدلهای ساختاری مختلفی اجرا گردید تا اینکه بهترین مدل ساختاری از بین مدلهای اجرا شده انتخاب گردید. پس از اجرای مدل، مدل نهایی پژوهش که شاخصهای برازش بهتری نسبت به دیگر مدلها داشت انتخاب شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد همه متغیرهای تشریح شده و ارتباطات مابین آنها بصورت مستقیم است که با تقویت و بهینهشدن هر یک از آنها متقابلا متغیر دیگر بهبود مییابد. بطور مثال با افزایش میزان اعتماد در مدیریت زنجیره تأمین، حفظ و مراقبت از مشتری بهبود پیدا میکند و همچنین بطور متقابل بهبود در مراقبت از مشتری منجر به افزایش اعتماد در مدیریت زنجیره تأمین و کاهش بدهی خواهد شد. بنابراین ابعاد مختلف مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت زنجیره تأمین و هزینه بدهی بصورت هم نیروزایی بر یکدیگر تأثیر گذاشته و یکدیگر را تقویت میکنند.کلمات کلیدی : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت ارتباط با مشتری، کارخانه قند اقلید، هزینه بدهی، مدلسازی معادلات ساختاری
The present study seeks to find the effect of customer and supplier relationships and debt costs in Eghlid sugar factory. In order to be accountableTo research questions and also the realization of research goals, after reviewing the research literature and finding different dimensions of chain management variablesProviding and managing customer relationship, research plan and research method were determined and after operational definitions and making a questionnaireMeasuring the dimensions of the mentioned variables, 260 employees of different departments of Eghlid Sugar Factory were selected and given a questionnaire.Using structural equation modeling (LISREL), various structural models were implemented until the best structural model was eliminated.Executed models were selected. After the implementation of the model, the final research model that had better fit indices than other modelsSelected.After the implementation of the model, the final research model that had better fit indices than other modelsSelected. The results show that all the variables described and the relationships between them are direct, which is reinforced byAnd the optimization of each of them improves the reciprocity of the other variable. For example, by increasing the level of trust in supply chain management, maintaining andCustomer care improves and also mutually improving customer care leads to increased trust in chain managementDebt will be secured and reduced. Therefore, different dimensions of customer relationship management and supply chain management and debt cost asCoexistence affects each other and strengthens each other.Keywords: Supply Chain Management, Customer Relationship Management, Eghlid Sugar Factory, Debt Cost, Structural Equation Modeling
خلاصه ماشینی:
جدول (١): آماره هاي توصيفي متغيرهاي پژ انحراف معيار ميانگين حداکثر حداقل تعداد ابعاد متغير ٠/٧ ٣/٩٩ ٥ ١ ٢٦٠ کارآيي ١/٠٦ ٣/١٢ ٥ ١ ٢٦٠ يکپارچگي تأمين کننده ٠/٨٩ ٣/٥١ ٥ ١ ٢٦٠ پاسخگويي 1/34 5 3/24 0/65 ٢٦٠ اعتماد ٠/٦٥ ٣/٧٤ ٥ ١ ٢٦٠ حفظ و مراقبت از مشتري ١/٠٣ ٣/٩٧ ٥ ١ ٢٦٠ درک نيازهاي مشتريان روابط 1/88 5 4/28 0/77 ٢٦٠ ايجاد ارزش براي مشتريان مشتري ٠/٨٧ ٣/٧٣ ٥ ١ ٢٦٠ مشتري محوري ٠/٦٢ ٤/٥٦ ٥ ١ ٢٦٠ مشتري گرايي هزينه ٠/٧٦ ٣/٢٤ ٥ ١ ٢٦٠ ميزان بدهي بدهي بررسي برازش مدل پس از واردکردن داده هاي پرسشنامه در نرم افزار spss به منظور طراحي و اجراي مدل معادلات ساختاري از نرم افزار ٦.
همچنين ضريب همبستگي بين دو متغير يکپارچگي و درک نياز مشتري برابر با ٠/٩٦ است که يک رابطه مثبت قوي تلقي ميشود و اين رابطه مثبت با مقدار t برابر با ٣/٨٤ معنيدار است يعني با افزايش ميزان يکپارچگي در مديريت زنجيره تأمين ميزان درک نياز مشتري افزايش مييابد.
همچنين ضريب همبستگي بين دو متغير يکپارچگي و حفظ مشتري برابر با ٠/٩٣ است که يک رابطه مثبت قوي تلقي ميشود و اين رابطه مثبت با مقدار t برابر با ٤/٢٤ معنيدار است يعني با افزايش ميزان يکپارچگي در مديريت زنجيره تأمين ميزان حفظ و مراقبت از مشتري افزايش مييابد.
ضريب همبستگي بين دو متغير کارآيي و درک نياز مشتري برابر با ٠/٣٢ است که يک رابطه مثبت متوسط است و اين رابطه با مقدار t برابر با ٢/٣٥ معنيدار است يعني با افزايش ميزان کارآيي در مديريت زنجيره تأمين ميزان ايجاد ارزش براي مشتري افزايش مييابد.