چکیده:
متن حاضر، برگردان سخنرانی یورگن هابرماس درباره «مذهب در عرصه عمومی» است که در نوامبر 2005 در دانشگاه نروژ به مناسبت «جایزه هولبرگ» ایراد شده است. هابرماس در این سخنرانی از «احیای تعجببرانگیز» مذهب و نفوذ گسترده آن در سراسر جهان سخن میگوید. به نظر او برای حفظ انسجام سیاسی جامعه لازم است که میان مذهبیها و سکولارها، تعامل و گفتوگوی جدی و همدلانه برقرار شود و نوعی «خودنگری هرمنوتیکی» از دو سو صورت پذیرد. مذهبیها باید بیطرفی دولت و لزوم ترجمه زبان مذهب به زبان سکولار و تکثر در فهم حقیقت را بپذیرند. از سوی دیگر، سکولارها باید از رفتار پدرسالارانه با دین دست بردارند و دین را به منزله چیزی متعلق به حوزههای تاریخ ندانند و آنرا واجد خصوصیاتی قابل درسگیری بدانند و نیز دیدگاهی پسامتافیزیک را بپذیرند.
خلاصه ماشینی:
"فرض وجود خرد مشترک انسانی، مبنای معرفتشناختی توجیه دولت سکولار است که نیازی به مشروعیت مذهبی ندارد و این امر به نوبه خود زمینه را برای جدایی میان دولت و کلیسا در سطح نهادین فراهم میسازد.
در چارچوب دولت سکولار، حکومت به هر حال باید بر مبانی غیرمذهبی استوار گردد و آیین دموکراسی قادر است این مشروعیت سکولار را با استفاده از دو عنصر به وجود آورد: اول، مشارکت سیاسی برابر همه شهروندان که تضمین میکند مخاطبان قانون بتوانند در عین حال خود را نویسندگان قانون نیز قلمداد نمایند.
آنچه اخلاق شهروندی را تعریف میکند، دقیقا شرایط مشارکت موفق در این فرآیند دموکراتیک است: شهروندان (صرف نظر از اختلاف نظرهای همیشگی خود درباره مسائل مربوط به جهانبینی و دکترینهای مذهبی) باید به یکدیگر به عنوان اعضای برابر و آزاد جامعه سیاسی احترام بگزارند و هنگامی که نوبت به مسائل سیاسی مورد اختلاف میرسد، شهروندان بر مبنای این اتحاد مدنی باید برای اظهار نظرهای سیاسی خود دلایل مناسب ارائه نمایند، راولز در این زمینه از «تکلیف به مدنیت» و «استفاده عمومی از خود» سخن میگوید.
هابرماس در پاسخ به اعتراض والتر اشتورف که میگوید: «دولت نمیتواند از آنها [، مذهبیها] انتظار داشته باشد که به هنگام مشارکت در مباحث عمومی و کمک به شکلگیری افکار عمومی، هویت خود را به دو قسمت عمومی و خصوصی تقسیم نمایند»، میگوید اشکالی ندارد که شهروندان مذهبی با زبان مذهبی خود سخن بگویند، اما انتظار نداشته باشند که آن زبان پذیرفته شود."