چکیده:
دولت در ایران در ده اول انقلاب به سمت سیاستهای اقتصادی حرکت کرد که میتوان از آنها به سیاستهیا باز توزیعی تعبیر کرد.بخشی از استدلالات کلی ادبیات انقلاب این است که حرکت دولتهای انقلابی به سمت سیاستهای باز توزیعی از خصلتتهای عمومی و تا حدی ساختاری آنها محسوب میشود.همچنین آنگونه که برخی جامعهشناسان سیاسی استدلال میکند دخالت دولت در ساخت اقتصادی و در اینجا حرکت دولت به سمت سیاستهای باز توزیعی، میتواند موجد برخی تحولات در ساخت دولت شود.بنابراین تا آنجا که به ایران پس از انقلاب مربوط میشود میتوان بحث کرد که اولا حرکت این دولت به سمت سیاستهای باز توزیعی در دهه اول انقلاب از خصلتهای عمومی و تا حدی ساختاری دولتهای پس از انقلاب محسوب میشود.ثانیا و در مرحله بعد اجرای این سیاستها هم به نوبه خود باید بر ساخت این دولت موثر ظاهر شده باشد.بر همین اساس،مقاله ابتدا بر سیاستهای بازتوزیعی پس از انقلاب در ایران متمرکز شده آنها را توضیح میدهد سپس استدلال میکند که اجرای سیاستهای بازتوزیعی حد اقل به دو شیوه باعث غیر یکپارچه شدن ساخت دولت در ایران پس از انقلاب شده است.
خلاصه ماشینی:
"پیشینه نظری این بحث را هم میتوان به لحاظ شکلی در استدلات نظری جامعهشناسان سیاسی مانند اوکانر و اوفه یافت که استدلال میکردند دخالت دولت در اقتصاد درهرحال بر ساخت و ماهیت آن دولت ظاهر میشود (Offe 1984O''Conner,1973) در ادامه همین خط فکری و تا آنجا که به دولت در ایران پس از انقلاب مربوط میشود مقاله استدلال میکند که دخالت دولت در اقتصاد و در اینجا اجرای سیاستهای باز توزیعی بر ساخت آن دولت در آن مقطع نیز موثر ظاهر شده و حد اقل به دو شیوه ساخت دولت در ایران پس از انقلاب را غیر یکپارچه ساخته است.
مقاله در ادامه همین بحث نظری اما به گونهای متفاوت نشان میدهد که اجرای سیاستهای باز توزیعی مورد بحث یا به عبارتی کلیتر دخالت دولت در اقتصاد بر ساخت دولت در ایران پس از انقلاب نیز تاثیر گذاشته حد اقل به دو شیوه آن را غیر یکپارچه کرده است.
در شیوه دوم نیز بحث کردیم که لواح و سیاستهای باز توزیعی دهه اول انقلاب به مانند همان تسمه نقاله پیشین،منازعه طبقاتی را از ساخت اجتماعی به ساخت سیاستهای باز توزیعی باعث شد تا منازعه طبقاتی که در ساخت دولت در اقتصاد در قالب انجام سیاستهای باز توزیعی باعث شد تا منازعه طبقاتی که در ساخت اجتماعی میان کارگران با کارفرمایان،دهقانان با زمینداران و حاشیهنشینان و بیخانمانهای شهری با مالکان اراضی و خانههای شهری در جریان بود به بخشهایی از دولت منتقل شده و دولت به عرصه منازعات طبقاتی تبدیل شود."