چکیده:
بدون شک، مهمترین پیشزمینه افزایش کارایی توزیع مجدد درآمد در جامعه توسط دولت، شناسایی «گروههای هدف» است، که این امر نیز متاسفانه به روش مستقیم میسر نیست. مطالعه حاضر، با رویکرد غیرمستقیم به نحوه شناسایی فقرا و با استفاده از یک مدل ساده لوجیت، به بررسی و شناسایی عوامل موثر بر فقر خانوارهای شاغل روستایی کشور با استفاده از دادههای درآمد ـ هزینه خانوارهای روستایی کشور در سال 1379 پرداخته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن است که در میان کشاورزان، افزایش بار تکفل و نیز کاهش داراییهای خانوار، نقش زیادی در افزایش شانس فقیر شدن خانوار نسبت به سایر متغیرهای جمعیتی و جغرافیایی ایفا مینمایند. در گروه شاغلان استخدامی، بی سواد بودن سرپرست خانوار و کاهش داراییهای آن، دارای چنین اثری می باشد. در ضمن، خانوارهایی که سرپرست آنها در بخش خصوصی یا دولتی شاغل هستند، به نسبت خانوارهایی که سرپرست آنها در بخش تعاونی شاغلاند، از شانس کمتری برای فقیر شدن برخوردار هستند. در میان دارندگان مشاغل آزاد، مهمترین متغیر موثر بر فقیر شدن خانوار، میزان داراییهای خانوار است که به نسبت سایر گروهها از ضریب بالاتری نیز برخوردار است. در همین گروه، احتمال قرار گرفتن شاغلان بخش تولید نسبت به بخش خدمات، در زمره فقرا، بیشتر بوده است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج این مطالعه،حاکی از آن است که در میان کشاورزان،افزایش با تکفل و نیز کاهش داراییهای خانوار،نقش زیادی در افزایش شانس فقیر شدن خانوار نسبت به سایر متغیرهای جمعیتی و جغرافیایی ایفا مینمایند.
نمونه مورد استفاده در این تحقیق،شامل 10828 خانوار روستایی دارای سرپرست شاغل از کل نمونه استخراجی کشور است که به روش نمونهگیری چند مرحلهای1در سال 1379 توسط مرکز آمار ایران انتخاب شده و اطلاعات مربوطه به درآمد و هزینه آنها جمعآوری شده است.
3. احتمال فقیر بودن برای مشخص نمودن فقرا در جامعه مورد مطالعه،از یک مدل احتمال استفاده شده که شانس قرار گرفتن خانوار در زیر خط فقر را،به ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی آنها،مانند سن سرپرست خانوار،بعد خانوار،بار تکفل،وضعیت سواد سرپرست خانوار،داراییهای خانوار و...
علاوه بر متغیرهای بالا،دولتی یا غیر دولتی بودن شغل سرپرست خانوار نیز در الگوی این گروه وارد شده است که نشان میدهد شاغلان بخش دولتی و خصوصی،به میزان 66 و 4 درصد نسبت به (1).
بیسوادی سرپرست خانوار،در هرسه گروه شغلی معنیدار است و اندازه ضرایب نشان میدهد که بیسوادی در گروه شاغلان نسبت به سایر گروهها،تأثیر بیشتری بر شانس فقیر شدن خانوار دارد که البته با توجه به ماهیت این گونه مشاغل،چندان دور از انتظار نیست،مقایسه ضریب بار تکفل در سه گروه شغلی ذکر شده،حاکی از بیشتر بودن اثر آن در گروه شاغلان آزاد در مقایسه با سایر گروههاست.
در گروه شاغلان استخدامی،بیسواد بودن سرپرست خانوار و کاهش داراییهای خانوار،دارای چنین اثری بوده و در ضمن خانوارهایی که سرپرست آنها شاغل بخش تعاونی است،از شانس کمتری برای فقیر شدن برخوردار میباشند."