چکیده:
یکی از اسلوب های بیانی قرآن کریم، که در این کلام الهی، بسیار استفاده شده، اسلوب اعتراض است. این اسلوب عبارت است از آوردن یک یا چند جمله که محلی از اعراب ندارند، در میان یک یا دو کلام که معنایی به هم پیوسته دارند، با هدفی غیر از دفع ایهام. اسلوب اعتراض در قرآن، زاید نیست؛ بلکه در جای خاص خود قرار گرفته و به مقتضای حال، کاربرد پیدا کرده است؛ به طوری که با شناسایی موارد کاربرد آن، زمینه فهم درست پیام های الهی فراهم می شود، در پیکره ای هماهنگ جلوه می کند و هر گاه از سیاق کلام حذف شود، بخشی از کلام ساقط می شود؛ زیرا عبارت های قرآنی با نظم و دقتی خاص سامان یافته اند و بنابر این، ضعف تالیف در آنها دیده نمی شود. در این مقاله کوشیده ایم تا ضمن اشاره ای کوتاه به اهمیت اسلوب اعتراض و جایگاه آن در ادبیات عرب، نکات بلاغی برخی جمله های معترضه را در قرآن بررسی و تحلیل کنیم و از این ره گذر، بخشی از جنبه های اعجازی این کتاب آسمانی را نشان دهیم.
خلاصه ماشینی:
"در منابع ذیل،این مباحث آمده و به وجود اسلوب اعتراض در قرآن کریم اشاره شده است:برخی تفسیرهای مهم قرآن کریم که بیشتر جنبۀ ادبی دارند یا مباحث ادبی در آنها مطرح شده است؛ازجمله مجمع البیان علامه طبرسی،الکشاف زمخشری، المیزان علامه طباطبایی،تفسیر المنار و صفوه التفاسیر؛برخی کتابهای بلاغی مانند جواهر البلاغه احمد هاشمی،مفتاح العلوم علامه سکاکی؛بعضی کتابهای علوم قرآنی مانند الاتقان سیوطی،البرهان بدر الدین زرکشی،بدیع القرآن ابن ابی الاصبع و مناهل العرفان زرقانی.
«لا یکلف الله» تا«اکتسبت»میان دو اسلوب ندائیه قرار گرفته است؛همچنین عبارت یادشده،بین جملۀ معترضۀ «لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت» قرار گرفته و مقصد بلاغی از آوردن آن،توجیه مکلفان متوسط و ضعیف العمل است؛چون بعد از شنیدن آغاز آیۀ 285-که با ایمان پیامبر اعظم(ص)و مؤمنان واقعی به خدا،ملائکه و کتب و رسل الهی آغاز شده است-امکان دارد به ذهن کسانی که از نظر ایمان،به پایۀ آن حضرت و مؤمنان واقعی نمیرسند و چهبسا گناهان و جسارتهایی هم در محضر پروردگار عالم مرتکب میشوند،اینگونه خطور کند که بهسبب این گناه و آلودگی،مشمول رحمت و وعدههای حضرت حق نشوند؛بدینترتیب،ممکن است انگیزۀ انجام دادن اعمال صالح و حرکت به سوی تعالی و رشد،تهذیب و اعمال صالح را از دست بدهند؛ازاینرو،با آوردن اسلوب اعتراض در میان معطوف و معطوف علیه،این احتمال مردود شمرده شده و اعلام شده است که: الف)خداوند متعال از هرکس به اندازۀ قدرت،وسع و طاقت او تکلیف میخواهد؛نه بیش از توان او."