چکیده:
بازار کالاهای اعتباری یکی از بازارهایی است که وجود اطلاعات نامتقارن، آن را به بازاری مفقود شده تبدل کرده است. از آن جایی که خریداران کالاهای اعتباری معمولا به دلیل عدم توانایی در تعیین دقیق تقاضای خود، قادر به برطرف کردن عدم تقارن اطلاعات خود نیستند، بنابراین نفع طلبی و سودجویی افراد متخصص ممکن است با دروغ گفتن به مشتری، انجام ندادن درست کار و یا گرفتن حق الزحمه ی بیش تر، سبب تحمیل هزینه ی اضافی به مصرف کنندگان این گونه کالاها شود. طراحی سازوکار به عنوان زیر شاخه ای از نظریه ی بازی ها در اقتصاد خرد، چگونگی وابستگی رفتار تعادلی و بهینگی به قواعد بازی را تحلیل می کند. از این رو لازم است در پی طراحی سازوکاری برای دستیابی به یک نتیجه ی مطلوب و بهینه از طریق هدایت رفتارهای استراتژیک افراد در شرایط اطلاعات ناقص باشیم. در این مقاله درپی آن هستیم تا با تببین و تحلیل نظری این موضوع در قالب یک بازی ایستا، به عنوان طراح سازوکار، با طراحی، تغییر و تنظیم قواعد بازی به آشکارسازی انگیزه ها و ترجیحات پرداخته و به بر طرف کردن مشکلات تخصیص بهینه کمک کنیم. در کنار این سازوکار طراحی شده، نشان داده می شود که سازوکار هایی درونی، هم چون عمل به تعالیم اسلامی و دینی، با هزینه ای کم تر، زیان اجتماعی بیش تری را که ناشی از اطلاعات نامتقارن در بازار کالاهای اعتباری است کاهش خواهد داد.
Credence goods market is one of the markets that the asymmetric information has transformed it to a missing market. Those goods and services that the applicant cannot determine the exact amount of their expenses due to the asymmetric information are called credence goods. From the economists' perspective، transaction in a market where participants are ignorant about each other is a game with incomplete information. Hence، it is necessary to find a way to achieve a desired and optimal output by leading the individuals' strategic behaviour in incomplete information conditions. Mechanism design، as a sub-discipline of game theory، analyses how equilibrium behaviour depends on the rules. As well، it answers to this question that how rules that implement desired market outcomes look like. In addition، there are internal mechanisms such as Islamic and religious teachings that reduce more social losses arising from asymmetric information in credence goods market with a lower cost.
خلاصه ماشینی:
از آن جایی که خریداران کالاهای اعتباری معمولاً به دلیل عدم توانایی در تعیین دقیق تقاضای خود، قادر به برطرف کردن عدم تقارن اطلاعات خود نیستند، بنابراین نفعطلبی و سودجویی افراد متخصص ممکن است با دروغ گفتن به مشتری، انجام ندادن درست کار و یا گرفتن حقالزحمهی بیشتر، سبب تحمیل هزینهی اضافی به مصرفکنندگان این گونه کالاها شود.
چهارده سال بعد پیچیک و اسکوتلر در مقاله خود (پیچیک و اسکوتلر، 1987) مسئله را در قالب تعادل استراتژی مختلط نش برای یک بازی مشتری- متخصص مورد بازنگری قرار دادهاند که در آن فرد ماهر بین دروغ گفتن و راست گفتن به مشتری بهطور تصادفی عمل میکند و از سوی دیگر توجه کمتر مشتری به توصیهی متخصص به دلیل بالا رفتن هزینهی مشتری، کاهش هزینه را به دنبال دارد و کاهش احتمال نیاز به تعمیر گران قیمت، قیمت هر تعمیر و یا شایستگی متخصص را کاهش میدهد، در نتیجه احتیاط مشتری بیشتر شده و متخصص صادقتر میشود، بنابراین در این وضعیت امکان «تعادل در حداقل تقلب» وجود دارد.
به طور کلی مشتریان در مراجعه به افراد ماهر و متخصص چند نگرانی مهم دارند: اینکه مشتری نمیداند که فرد متخصص مشکل را به درستی تشخیص داده است یا نه؟ آیا مشکل را بعد از تشخیص درست، واقعاً حل کرده و یا آن را سرهمبندی میکند؟ آیا مبلغ مطالبه شده دقیقاً با کارهای انجام شده منطبق است یا اینکه بیشتر از آنچه باید، مطالبه شده است؟ 4- تقلب در بازار کالاهای اعتباری در قالب یک بازی حال به معرفی مدلی پرداخته میشود که در بردارندهی مشخصههای اصلی این موضوع است(ازبورن، 2004: 123-128).