خلاصة:
پژوهش حاضر به بررسی عواملی میپردازد که بر میزان رضایت از ازدواج تأثیر میگذارند.هدف اصلی پژوهش برجسته کردن عواملی است که با افزایش احساس رضایت از ازدواج،پایداری زندگی زناشویی را تضمین میکنند.نمونه انتخابی را 300 دانشجوی زن و مرد متأهل که به صورت نمونه در دسترس از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب انتخاب شدند،تشکیل دلدند.تمامی آزمودنیها به دو پرشسنامه رضایت از ازدواج و پرسشنامه مشخصات فردی پاسخ دادند و بدین ترتیب،متغیرهای جنس،سالهای زندگی مشترک،سن همسر و اختلاف سنی با همسر بر میزان رضایت از زندگی زناشویی مؤثرند اما عواملی مانند درآمد خانواده و شیوه آشنایی بر میزان رضایت افراد ازازدواج تأثیر نمیگذلرند.نتایج به دست آمده،ضرورت مداخلههای روانشناختیپیش از ازدواج و در طول زندگی زناشویی را مورد تأیید قرار دادند.
ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 3:مقایسه میانگین رضایت از ازدواج زنان و مردان بر حسب سن همسر (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 4:مقاسیه میانگین رضایت از ازدواج زنان و مردان بر حسب اختلاف سنی با همسر جدول 3:نتایج تحلیل واریانس یک طرفه برای تعیین اثر متغیرهای مورد بررسی در میزان رضایت از ازدواج (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی تأثیر متغیرهای درآمد خانواده و شیوه آشنایی بر میزان رضایت از ازدواج مندرج در جدول 3 نشان میدهد که هیچیک از این عوامل بر میزان رضایت از ازدواج تأثیر نمیگذارند.
اما زنان سنتی نابرابری نقشها را در ازدواج به عنوان یک عامل نامطلوب در نظر نمیگیرند و از زندگی زناشویی خود لذت میبرند؛در حالی که به اعتقاد زنان غیر سنتی ازدواج باید بر مساوات مبتنی باشد و *لازم به ذکر است که در مورد درآمد خانواده به دلیل آنکه در سطح درآمد کمتر از 000/500 ریال،جمعأ 9 نفر قرار میگرفتند نتایج این افراد حذف شد و تحلیل بر مبنای سه گروه صورت گرفت.
در پژوهش حاضر نیز به نظر میرسد،اشتغال به تحصیل گروهی از افراد نمونه (150 دانشجوی زن)و تداخل آن با مسؤولیتهای زندگی خانوادگی که عمدتأ بر عهده زنان است،از یکسو و بیعدالتیهای اجتماعی اعمال شده مبتنی بر تمایز بین دو جنس و تفوق یک جنس بر دیگری (مرد بر زن)از سوی دیگر،زنان را در شرایط نامساوی با مردان قرار داده و رضایت آنان از زندگی مشترک را کاهش داده است."