خلاصة:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر مکمل سازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات می-شود، بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر مرد سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکمل سازی گلوکز به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکمل سازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونه های خونی در ابتدای دوره چهارهفته ای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی وامانده ساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمع آوری شد. غلظت HSP72 سرم به وسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازه-گیری و به وسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنی داری نیز α=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنی-دار HSP72 سرم [F(1،17)= 6.362 P<0.05] شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنی دار HSP72 سرم [F(1،17)= 15.362 P<0.01] شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنی دار بین گروه های دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و بین گروه های دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکمل سازی و تمرینی معنی دار نبود. به طور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد می کند که مکمل سازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته می شود.
ملخص الجهاز:
"مکمل سازی گلوکز، مکمل سازی گلوتامین ، تمرین تخلیۀ گلیکوژنی ، HSP٧٢ سرم ، مردان غیرورزشکار The effect of glucose and glutamine supplementation on serum HSP72 in non athlete men during four weeks exhausting enduranceintermittent training Ghasemi, A.
اما آیا مصرف مکمل گلوتامینی که محرک تولید HSP٧٢ است و مکمل گلوکزی، که شاید از افزایش HSP٧٢ جلوگیری کند، طی چهار هفته تمرین شدید متناوب استقامتی میتواند تغییراتی در سطوح HSP٧٢ سرم را در آزمودنیهای انسانی ایجاد کند؟ بنابراین سؤال اصلی تحقیق این است که آیا مصرف مکمل گلوکز و گلوتامین طی چهار هفته تمرین تناوبی استقامتی وامانده ساز میتواند بر سازگاری پروتئین HSP٧٢ خون انسان تأثیر بگذارد؟ لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش فعالیت بدنی و مصرف مکمل های گلوکزی (جهت جلوگیری از تخلیۀ گلیکوژنی) و گلوتامینی (با خواص آنابولیکی و پیش سازی) جهت ارزیابی سازگاری HSP٧٢ سرم انسان به تمرینات منقطع تخلیۀ گلیکوژنی طرح ریزی شده است تا نیل به هدف اصلی این مطالعه را آسان کند که بررسی تأثیر مصرف مکمل های گلوکز و گلوتامین طی یک دورة تمرینی چهار هفته ای تخلیۀ گلیکوژنی بر میزان HSP٧٢ سرم در انسان است .
نتیجه گیری به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که مکمل سازی گلوکز یا گلوتامین درحین تمرین تخلیه گلیکوژنی میتواند در طولانیمدت باعث کاهش HSP٧٢ سرم شود و مصرف مکمل های فوق میتواند، علاوه بر اثرات مفید در بدن ، ازحیث HSP٧٢ نیز مؤثر باشد و باعث افزایش HSP٧٢ سرم پس از چهارهفته شود."