خلاصة:
مدیران عموما خود را اهل عمل می دانند و در دوره های اموزشی ومطالعات مدیریتی انتظار دارند که برای مشکلات راه حل عملی پیدا کنند و دانشجویان رشته مدیریت نیز در دوران تحصیل دانشگاهی انتظارات مشابهی دارند و غالبا به این مشغله ذهنی دچار می شوند که انچه را فرا می گیرند چه چیزی عملی وچه چیزی تئوری است. واقعیت این است که نظریه و عمل جدایی ناپذیرند و با یکدیگر رابطه ای ناگسستنی دارند. در واقع تجربه هنگامی مفید است که کلیت داشته باشد و بتوان ان را در شرایط و موقعیتهای دیگر با اثر بخشی به کار بست و این مطالعه نظریه ها هستند که چشم اندازی منظم سنجیده وعقلانی از موقعیت را فراهم ساخته و اصول به دست امده از نظریه ها بر خلاف اصول ناشی از تجربیات شخصی کلیت داشته و در اغلب موقعیتها و شرایط صدق می کنند. می توان گفت هر عمل درست و معتبری مبتنی بر فکر واندیشه آگاهانه ومطالعه نظریه ای استوار است. هدف پزوهش حاضر بررسی سیر تحول اندیشه مدیریت در سیمای مکاتب و صاحبنظران علم مدیریت از پیش نوین گرایی تا انتهای نوین گرایی و مدیریت اقتضایی می باشد. روش پژوهش توصیفی و برای جمع آوری اطلاعات از روش مطالعه میدانی وکتابخانه ای و بررسی نتایج از نوع تحلیلی می باشد. از نتایج پژوهش حاضر اینکه نظریههای مدیریتی بعدازسال1750بخصوص سال1900به بعدرا میتوان در قالب 6 مکتب فکری بیان نمود. در سیر تحول اندیشه های مدیریت در مکاتب مختلف به وضوح دو حرکت متمایز وجود دارد 1-تاکید بر مسایل فنی و2-تاکید بر مسایل انسانی. نگرش رفتاری و علم مدیریت هر دو رویکردهای موثری برای پژوهش تحلیل وحل مسایل مدیریت به شمار می روند. مکاتب کلاسیک مدیریت اهمیت خود را از دست نداده و با کمک صاحبنظران متاخر بر مبنای یافته های علوم رفتاری ونگرش سیستمی تکمیل شده و مدیریت اقتضایی و نگرش سیستمی با جذب و کاربرد همه مفاهیم و اندیشه های مدیریت و ایجاد وحدت و یگانگی میان نظریه های مختلف بیش از هر رویکرد و نگرشی مورد توجه صاحبنظران مدیریت قرار گرفته اند.
ملخص الجهاز:
مقدمه مدیریت به عنوان یکی از فعالیتهای اجتماعی بشر سابقهای بس دیرینه دارد اما آنچه را که به عنوان تاریخچه و سیرتحولات نظریههای سازمان و مدیریت بیان میشود از زمانی است که نظریهها و تئوریهای مدیریت و سازمان پا به عرصه وجود نهادند و مدیریت بصورت رشتهای علمی در میان سایر رشتههای علوم مطرح گردید.
وی در این کتاب متذکر میگردد، که «بهتر آن است که هدف اصلی مدیریت، به حداکثر رساندن کامیابی کارفرما و کارمند باشد» (لاک، 1982: 14) تیلور که «پدر مدیریت علمی» نیز نامیده میشود، بر این باور بود که بسیاری از کارکنان هم عصرش کمتر از ظرفیت واقعی خود کار میکنند و برای حل این مسأله چهار اصل ذیل را به عنوان «اصول مدریت علمی» پیشنهاد کرد: 1- علمی کردن فعالیتهای هر شغل، شامل تدوین قوانین حرکت، استاندارد کردن انجام کارها و ایجاد شرایط کاری مناسب.
نظریات این دوره را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد: نگرش کمی مدیریت: که هدفش کاربرد روش علمی برای حل مسائل فنی در سطح وسیع است.
مدیریت کمی سه شاخه اصلی دارد: علم مدیریتیا تحقیق در عملیات، مدیریت عملیاتی و سیستمهای اطلاعاتی مدیریت نگرش اقتضایی: اساس این نگرش که به آن نگرش موقعیتی نیز گفته میشود بر این استوار است که یک الگوی مدیریت برای همه موقعیتها بهعنوان بهترین راه وجود ندارد.
9. نتیجهگیری مدیریت به عنوان یکی از فعالیتهای اجتماعی بشر سابقهای بس دیرینه دارد اما آنچه را که به عنوان تاریخچه و سیرتحولات نظریههای سازمان و مدیریت بیان میشود از زمانی است که نظریهها و تئوریهای مدیریت و سازمان پا به عرصه وجود نهادند و مدیریت بصورت رشتهای علمی در میان سایر رشتههای علوم مطرح گردید.