خلاصة:
مصدق از جانب مشیرالدوله به عنوان وزیر عدلیه معرفی شد و از اروپا وارد بوشهر شد، ولی هنگام عزیمت
به تهران، به پیشنهاد مردم فارس به والیگری فارس منصوب گردید. مصدق در طول 6 ماهی که والیگری
فارس را در اختیار داشت با آگاهی از وضعیت نابسامان فارس دست به اصلاحات اساسی در این ناحیه زد.
مصدق به علت مخالفت با کودتا و ریاست وزرایی سیدضیاءالدین طباطبایی استعفا کرد و برای محفوظ
ماندن از تعرض عوامل دولتی به بختیاری رفت. این مقاله به وضعیت فارس قبل از ورود مصدق به فارس و
اقداماتی که وی برای امنیت و آبادانی فارس انجام داد، می پردازد.
ملخص الجهاز:
"شروع جنگ جهانی اول و گسترش آن به خاورمیانه، فارس را نیز مانند دیگر نقاط ایران تحت تاثیر قرار داد از جمله این تاثیرات نزدیک شدن صولتالدوله، ژاندارمری و مخبرالسلطنه به یکدیگر بود زیرا گرایشهای ملی در نزد همه آنها مشترک بود.
مصدق با این استدلال که انتخاب ایلخانی دارای قاعده و قانون مشخصی نیست که بر اساس آن مراحل انتصاب صورت پذیرد و طبق روال معمول ایلخانی، مثل حکام جزء بدون پیشنهاد به مرکز تعیین میشود، برای اثبات ادعای خویش به انتصاب سردار احتشام اشاره میکند که بدون اخذ نظر دولت مرکزی منصوب شده است.
مصدق به این تلگراف جواب نداد و تلگراف دیگری از رئیس دولت رسید به شرح ذیل: ایالت جلیله فارس- برای اطلاع حضرتعالی اعلام میدارد به فرمانده قشون جنوب امر شده است که یک ستون قشون با توپخانه به تهران اعزام دارند- 11 حوت، نمره 1401، سیدضیاء الدین طباطبایی ریاست وزراء.
مصدق از مخابرهی این تلگراف دو نظر داشت: یکی این بود که شاه با این جمله از تلگراف مصدق « پیشآمدهای محتمل الوقوع» توجه کند و بداند که رفتنی است و به همان مقاومت منفی که در مجلس ضیافت لندن راجع به قرارداد نمود اکتفاء نکند و اگر میرود نام درخشانی از خود در تاریخ مملکت بگذارد.
او ضمن تحسین از عملیات مصدق در ایالت فارس تقاضای وقتی برای ملاقات کرده بود مصدق از این نظر که ملاقات او بهانهای به دست آقا سید ضیاءالدین طباطبایی میدهد از قبول ملاقات خوداری کرده بود، زیرا او نتوانسته بود مصدق را به واسطه همراهی مردم شیراز دستگیر کند و به این عنوان که با اجانب آمد و شد کرده است دستگیرش میکرد."