خلاصة:
مقوله ی فرهنگ دارای معانی بسیار و استعمالات گوناگون وسیع و پیچیده ای است. در علت پیچیدگی فرهنگ می توان گفت، فرهنگ مقوله ای متجانس نیست، بلکه متشکل از عناصر متعددی است، با این وجود فرهنگ انسجام خود را حفظ کرده و یک کل تجزیه ناپذیر و پویا را تشکیل داده است و در گذر زمان از دیدگاه افراد با تخصص ها و رویکردهایی متفاوت (اعم از مادی و معنوی)، با تعاریف و مفاهیمی متعدد بیان شده است. این مقوله ی پیچیده و چندبعدی با بار ارزشی و علمی پررنگی که در هاله ای از ابهام فرو رفته است، می تواند به عنوان مجموعه ای از باورها و ارزش های مشترک بر رفتار و اندیشه ی اعضای یک جامعه متاثر باشد و نقطه ی شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید.
مسئله ی فرهنگ یکی از دغدغه های مهم و امروزی همه ی جوامع بشری است و همه ی آنها نگران آینده ی فرهنگی خود هستند. جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که با توجه به ایدئولوژی متفاوتش با هژمونی غرب و خطر استحاله ی فرهنگی از درون در این زمینه، دغدغه ی جدی دارد و از جمله کسانی که تاکید موکدی در این حوزه دارد، مقام معظم رهبری است. ایشان اهمیت فوق العاده ای به مقوله ی فرهنگ داده و آن را مقدمه ی خیزش و توسعه ی کشور می داند. در بیان اهمیت فرهنگ در اندیشه ی رهبری همین بس که ایشان می فرماید من حاضرم جانم را در راه فرهنگ فدا کنم. در این نوشتار با توجه به آنچه گفته شد، به شناخت پیکره و اهمیت مقوله ی فرهنگ، کارکردهای فرهنگ، آسیب هایی که هم اکنون فرهنگ ما گرفتار آن است و به راه های برون رفت از این آسیب ها از دیدگاه مقام معظم رهبری پرداخته خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"اگر فرهنگ در یک جامعه، با فرهنگی که با مبانی اسلامی و منطق و عقل و خرد، همسان و همگام باشد، آن جامعه به سمت رشد اقتصادی و رفاه و پیشرفت حرکت خواهد کرد؛ یعنی این فرهنگ، زمینه خواهد شد که جامعه، ثروتمند هم بشود، عالم هم بشود، از لحاظ سیاسی هم قدرت پیدا کند، از لحاظ آزادی هم به اهداف خودش برسد (خامنهای، سید علی (15/10/1377)، بیانات در دیدار با اعضای شواری عالی انقلاب فرهنگی: قابل دسترس، سایت: hawzahnews.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه فرهنگ و ارزشهای فرهنگی، هویت و روح یک ملت است، بر لزوم وجود پیوست فرهنگی برای همهی موضوعات و مسائل مهم در عرصههای مختلف اشاره کردند: برخی اوقات ممکن است، تصمیمگیریها و مصوبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی علمی، تبعات منفی فرهنگی در جامعه به وجود آورد که دلیل آن نبود پیوست فرهنگی است.
بنابراین مدیران و متولیان امور فرهنگی در سازمانهای تأثیرگذار بر فرهنگ عمومی کشور بایستی در مسیر آرمانهای دین مقدس اسلام به فعالیتهای مدیریتی و فرهنگی اقدام ورزند و هر چه میزان تقیدات مذهبی آنها بیشتر باشد تلاش بیشتری برای حاکمیت تمدن اسلامی از خود نشان خواهند داد و از آنجا که فرهنگ جامعه، تنظیم کنندهی نحوهی احساس، اندیشه و رفتار مردم است، تصمیمات فرهنگی مدیران میتواند جهت این تنظیمات را در مسیر اسلامی شدن قرار دهد."