خلاصة:
در این پژوهش به بررسی رابطه مدیریت سود و احتمال تقلب در صورتهای مالی پرداخته شده است.
جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش با استفاده از
روش حذف سیستماتیک داده های ١٦٥ شرکت به عنوان حجم نمونه و انتخاب قلمرو زمانی بین سال های
١٣٨٧ تا ١٣٩٦ به مدت ١٠ سال است. جهت آزمون فرضیههای تحقیق از روش رگرسیون لجستیک استفاده
شده است. نتایج برآورد مدل فرضیه اول و دوم تحقیق، برای شرکت های دارای سابقه مدیریت سود نشان
میدهد که به ازای دستیابی به پیش بینی ها و به ازای افزایش درآمد متورم، احتمال تقلب در صورت های
مالی به ترتیب ٣٨ درصد و ٢٣ درصد افزایش مییابد. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل فرضیه سوم و
چهارم تحقیق، برای شرکت های فاقد سابقه مدیریت سود نشان میدهد که به ازای دستیابی به پیش بینی ها و به ازای افزایش درآمد متورم احتمال تقلب در صورت های مالی به ترتیب ٤٣ درصد و ٣٤ درصد افزایش
می یابد
ملخص الجهاز:
نتايج برآورد مدل فرضيه اول و دوم تحقيق ، براي شرکت هاي داراي سابقه مديريت سود نشان مي دهد که به ازاي دستيابي به پيش بينيها و به ازاي افزايش درآمد متورم ، احتمال تقلب در صورت هاي مالي به ترتيب ٣٨ درصد و ٢٣ درصد افزايش مي يابد.
همچنين نتايج حاصل از برآورد مدل فرضيه سوم و چهارم تحقيق ، براي شرکت هاي فاقد سابقه مديريت سود نشان مي دهد که به ازاي دستيابي به پيش بينيها و به ازاي افزايش درآمد متورم احتمال تقلب در صورت هاي مالي به ترتيب ٤٣ درصد و ٣٤ درصد افزايش مي يابد.
با توجه به مطالب فوق ، در اين تحقيق به بررسي رابطه مديريت سود و امکان تقلب در صورت هاي مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس و فرا بورس اوراق بهادار تهران طي سال ١٣٨٧ تا ١٣٩٦ با ارائه يک مدل علمي پرداخته مي شود که هم از جنبه بديع بودن حائز اهميت است و هم در جهت کنترل و پيشگيري از تقلب در صورت هاي مالي، در افزايش توانايي حسابرسان ، سازمان هاي ذي ربط همچون بورس اوراق بهادار و تمامي افراد درگير با اين مسئله ، قابل کاربرد خواهد بود.
اين ضريب در سطح پنج درصد معني دار بوده و درنتيجه فرضيه ي سوم تحقيق تأييد مي گردد و مي توان چنين بيان نمود که در شرکت هاي فاقد سابقه مديريت سود در صورت دستيابي به پيش بينيهاي انجام شده يا عبور از آن ها، احتمال ارتکاب تقلب در صورت هاي مالي افزايش مي يابد.