خلاصة:
رفتارهای پنهانی که عموما بهعنوان زیراب زنی شناخته میشوند، اقدام هایی هستند که در غیاب فرد مورد هدف انجام میگیرند و در جهت تخریب شهرت یا شغل فرد، یا ایجاد مشکلاتی برای وی صورت میگیرند. با توجه به پیامدهای نامطلوب این رفتار برای فرد، سازمان و جامعه، این پژوهش به دنبال شناسایی انواع علل رفتار زیراب زنی در سازمانهای دولتی شهر مشهد است. فلسفه پژوهش، تفسیری است و رویکرد آن کیفی، و راهبرد مورد استفاده، داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده است. جامعه مورد مطالعه، مدیران سازمانهای دولتی شهر مشهد هستند که نوزده نفر تا رسیدن به اشباع نظری بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبهها و کدگذاری در دو مرحله کدگذاری حقیقی و نظری نشان می دهد که انواع علل رفتار زیراب زنی در سه دسته علل فردی، علل مدیریتی و علل سازمانی قرار میگیرند. شناخت این عوامل میتواند زمینهای را فراهم آورد تا با شناخت دقیق این عوامل، مانع از توسعه و گسترش این رفتارها در سازمانها گردید.
ملخص الجهاز:
بهعنوان مثال، خودش را در نقش مشاور یا یک خیرخواه جا میزند و سپس اقدام به زیرابزنی میکند، در غیر اینصورت مدیران حرف آنها را باور نمیکنند" یا یکی دیگر اشاره میکند که "البته افراد زیرابزن خود را افرادی خیرخواه نشان میدهند و ادعا میکنند که نگران راندمان کاری هستند و میخواهند جلوی کارشکنی دیگران را بگیرند...
یکی از مصاحبهشوندگان اشاره کرده است که "عدم رعایت شایستهسالاری در انتصاب برخی مدیران و نبود یک سیستم استاندارد در انتصاب مدیران میتونه زمینهساز زیرابزنی تو سازمان بشه؛ چون این مدیران معمولا فاقد توانایی لازم برای انجام کارها هستند و سعی میکنند افرادی رو پرورش بدن که اطلاعات رو از افراد زیرمجموعشون براشون بیاره تا بتونن در موقع مناسب علیه اونها استفاده کنن" یا "برخی از افراد برای پارتیبازی و بازکردن جایی برای نزدیکاشون و آشناهاشون اقدام به زیرابزدن همکارانشون میکنن تا اونا را حذف کرده و اقوام خودشونو جایگزین کنن".
از طرفی دیگر، در بیشتر پژوهشهای انجامشده در حوزه رفتارهای انحرافی، بهطور کلی به نقش عوامل فردی و سازمانی در بروز این رفتارها اشاره کردهاند (بهعنوان مثال Van Fleet & Griffin, 2006) با این حال، عواملی که در این دستهها قرار گرفتهاند به تناسب نوع رفتار انحرافی متفاوت هستند.
دومین بحث، به نقش الگویی مدیران در سازمان اشاره دارد؛ چراکه اگر مدیران خود سعی در تخریب و تضعیف دیگران داشته باشند و به نوعی، برای رسیدن به مقام بالاتر اقدام به زیرابزنی کنند، افراد زیرمجموعه این مدیران نیز از این رفتارها الگوبرداری میکنند و این رفتارها را تکرار خواهند کرد.
Dysfunctional Organization Culture: The Role of Leadership in Motivating Dysfunctional Work Behaviors.