خلاصة:
کتاب البلاغة و التحلیل از انطوان مسعود البستانی از دهها کتاب درسی علم بلاغت در دانشگاههای کشورهای عربی و ازجمله ایران است که اخیرا در برخی مقاطع، بهویژه مقطع کارشناسی و حتی در گروههایی که در زمینۀ علم بلاغت تخصصی ندارند، بهمنظور تدریس در مقطع کارشناسی ارشد انتخاب شده است. بدیهی است این اثر مانند بسیاری از تالیفات درسی نقاط ضعف و قوتی دارد که هنگام تدریس آن در دورۀ کارشناسی و ارشد بدان دست یافتیم. سعی ما بیشتر در رفع مواردی بوده است که دانشجویان با آن درگیر بودهاند. این کتاب نتوانسته است مطابق کتابهای دیگر بلاغی چون البلاغة الواضحة و جواهر البلاغة، که در محافل دانشگاهی جایی باز کرده، برای دانشجویان یا استادان جایگاه علمی موفقی داشته باشد، اما با کمی تغییر در محتوای درسی و تمرینهای هر بخش میتوان به اصلاح کتاب کمک کرد. این مقاله درزمینة همین موضوع نگاشته شده است تا برای خوانندگان و تصمیمگیرندگان کتب درسی دانشگاهی مفید باشد.
The book “Al-Balaqah wa Al-Tahlil”, written by Antoine Masoud Al-Bostani, is one of the ten course books on rhetoric taught at the universities of Arab countries as well as those of Iran, which has recently been chosen for teaching at BA,MA levels, and even at some departments which do not have special science of rhetoric. It is axiomatic that its strong and weak points like many other course books are inevitable. Our experience in teaching the book at both BA and MA levels has showed that we have most often resolved the students’ problems towards the book. Unlike “Al-Balaqah Al-Wazehah” and “Jawaher Al-Balaqah” by Ahmad Hashemi, the book has not been successful among other rhetoric books. However, applying a few changes to the content and the exercises of each section makes it different. The present article has been written in line with such an issue so that it will become useful for both readers and the academic books authors.
ملخص الجهاز:
این کتاب نتوانسته است مطابق کتـاب هـای دیگـر بلاغی چون البلاغۀ الواضحۀ و جواهر البلاغۀ، که در محافل دانشگاهی جایی باز کرده ، برای دانشجویان یا استادان جایگاه علمی موفقی داشته باشـد، امـا بـا کمـی تغییـر در محتوای درسی و تمرین های هر بخش میتوان به اصلاح کتاب کمک کرد.
در این جا سه اصطلاح به کار رفته که هریک به بیان نیازمند است ، ضمن آن کـه هرسـه از عیوب فصاحت در کلمات شمرده میشوند، اما مؤلـف هـیچ توضـیحی دربـارٔە آن هـا بیـان نکرده و در همان ابتدا، متن دعاگونه ای را آورده است ؛ متنی کـه منسـوب بـه یـک نویسـندٔە معروف ، مشهور، و معاصر است و به عقیدٔە مؤلف این مقاله جدیـدبودن ایـن کتـاب ، کـه در مقدمه بر آن تأکید شده ، همین متون (شعری یا نثری) است که غالباً مربوط به ادیبـان معاصـر است و الا از جنبۀ سبکی مؤلف همان کاری را که مؤلفان بلاغت انجام داده اند، تکـرار کـرده است .
اقتضای حال نکته ای است بسیار حساب شده که بـه اقتضـائات درونی متکلم مربوط میشود، درحالیکـه فرهنـگ امـروز ایـن امـر را جـزء اقتضـای حـال میشمرد و در بلاغت جدید است که ما از فرهنگ نیز بحث میکنیم و این چیزی است غیـر از اقتضای حال (بنگرید به صفحۀ ١٥، درس الثانی: «مبحث البلاغۀ»)؛ پس از آن کـه نویسـنده وارد بحث تمرین ها شد در ناحیۀ تطبیق ، که باید مانند سایر کتاب هـای تـألیفی مثـل البلاغـۀ الواضحۀ و جواهرالبلاغۀ برخی ابیات را حل کنـد فقـط بـه حـل مجمـل دو بیـت اول اکتفـا میکند و بقیه را به عهدٔە دانشجو گذاشته است .