خلاصة:
جنبش نرم افزاری و تولید علم دینی) بالاخص در حوزه مطالعات علوم انسانی (یکی از مهمترین مسایل مطرح در مجامع علمی ایران) اعم از حوزوی و دانشگاهی (طی سالیان اخیربوده که البته با نشیبهای زیادی نیز همراه بوده است. اما با اعتقاد برخی این فعالیتها آنچنانها باید و شاید در خور ماهیت، اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی نبوده و در واقع با آسیبها و موانع مختلفی دست با گریبان بوده است. با توجا با همین موضوع، این مقاله در پی آن استها با بهرهگیری از روش نسبتا بدیع گرندد تئوری) نظریه داده بنیاد (و با استفاده از دیدگاههای 12 تن از اساتید و صاحب نظران مطرح این حوزه ه با استفاده از نمونهگیری نظری) مبتنی بر هدف (انتخاب شدهاند، موانع پیش روی تولید علم دینی) با تاکید بر حوزه علوم انسانی (را تبیین و آسیب شناسی نماید در نهایت با طی نمودن مراحل مختلف روش مزبور، این موانع را در سطح "معرفتی"، "ساختاری" و "ذهنی و اخلاقی" دسته بندی کرده و در پایان با انجام فرآیند کد گذاریهای باز، محوری و گزینشی، مدل نظری مناسب برای این مسئله را پیشنهاد مینماید.
The software movement and the production of religious science), especially in the field of humanities studies (one of the most important issues in Iranian scientific societies), both seminary and university, has been in recent years, which of course has been accompanied by many ups and downs. The activities should not have been in line with the nature, goals and ideals of the Islamic Revolution, and in fact it has dealt with various injuries and obstacles, and with this in mind, this article seeks to take advantage of A relatively novel method of grounded theory (data theory theory) (using the views of 12 professors and experts in the field using theoretical sampling) purpose-based (selected, barriers to the production of religious knowledge) with Emphasize the field of humanities (explain and pathology) Finally, by going through the various stages of the method, categorize these obstacles at the level of "epistemological", "structural" and "mental and moral" and finally by performing the code process Open, pivotal and selective layouts suggest a suitable theoretical model for this problem.
ملخص الجهاز:
با توجه به همين موضوع ، اين مقاله در پي آن است که با بهـره گيـري از روش نسـبتا بـديع گراندد تئوري (نظريه داده بنياد) و با استفاده از ديدگاه هاي ١٢ تن از اساتيد و صاحب نظران مطرح ايـن حوزه که با استفاده از نمونه گيري نظري (مبتني بر هدف ) انتخاب شده اند، موانع پيش روي توليـد علـم ديني (با تأکيد بر حوزه علوم انساني) را تبيين و آسيب شناسي نمايد که در نهايت با طي نمـودن مراحـل مختلف روش مزبور، اين موانع را در سه سطح "معرفتي"، "ساختاري" و "ذهني و اخلاقي" دسته بندي کرده و در پايان با انجام فرآيند کدگذاريهاي باز، محوري و گزينشي، مدل نظـري مناسـب بـراي ايـن مسئله را پيشنهاد مينمايد.
٢. حسين سوزنچي نيز در کتابي تحت عنوان «معنا، امکان و راهکارهاي تحقق علـم دينـي » بـه دنبـال ارائه راهکارهايي جهت تحقق علم ديني ميباشد، راهکارهايي که طبيعتا ريشه در بررسي آسـيب هـا و موانع پيش روي توليد علوم ديني دارد و ميتوان اين آسيب ها را در لابـلاي راهکارهـاي ايشـان ذيـل بحث هاي برنامه هاي "آموزشي و درسي" (برقراري نوعي تعامل بين انديشه هاي غربـي و آمـوزه هـاي اسلامي)، "برنامه هاي تربيتي و پرورشي" (توجه جدي به ابعاد فرهنگي و تربيتـي معلمـان ، متعلمـان و محيط آموزشي با توجه به ارتباط علم با شخصيت عالم ) "نظام رسـمي علـم و سـاختارهاي فرهنگـي حاکم بر دانش و پژوهش " (ضرورت ايجاد تحول عميق و طراحي نظام جديدي براي اعتبار بخشي به فعاليت هاي پژوهشي) مشاهده نمود (سوزنچي، ١٣٨٩).