خلاصة:
زمینه و هدف: تحلیل گفتمان دارای مطالب و نظریههای عمدهای است که هریک از آنها میتواند برای تحلیل دانشنامه، نوروزنامه و کیمیای سعادت کارساز باشد. مطالعات گفتمانی از این جهت که نسبتی روشمند بین متن و دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و مذهبی منتقدان را آشکار میسازد، حائز اهمیت است. در این میان میتوان از گفتمان ارنستولاکلاو شنتالموف که از جهاتی به فوکو نزدیکتر است و همچنین از گفتمان فرکلاف استفاده کرد. بررسی گفتمان ابنسینا، خیام و غزالی، با مشخص کردن شبکۀ روابط معنابخش متن، امکان به چالش کشیدن گفتمان فراگیر حاکم بر اثر و تحول بر نظام تثبیتشدۀ مفاهیم آن را فراهم میسازد.
روش مطالعه: پژوهش پیشرو مطالعهای توصیفی ـ تحلیلی است که به شیوۀ پژوهش کتابخانهای انجام شده است، در این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان، صورتبندیهای گفتمانی که این سه نویسنده بکار گرفتهاند، تحلیل و تبیین میشود.
یافتهها: گفتمان مورد التزام ابنسینا در اثبات واجبالوجود، گفتمانی عقلی ـ فلسفی، متکی بر استدلال است. و گفتمان خیام گفتمانی مادی ـ فرهنگی است که در بازتولید گفتمان نوروزنامه، نقش اساسی ایفاء میکند. گفتمان غزالی با گرایش عرفانی است.
نتیجهگیری: هرچند این سه گفتمان باهم در تقابل هستند، بیشتر، گفتمان جهانبین خیام در مقابل گفتمان جانبین ابنسینا و غزالی است، گفتمان ابنسینا و غزالی نیز در تقابل هم میباشند. در بین این سه گفتمان، گفتمان غالب غزالی با در دست داشتن قدرت و اعمال فشار بر دو گفتمان دیگر، آنها را از میدان گفتمانی طرد میکند و خود بعنوان قدرت غالب و برتر، گفتمان خود را نمایان میکند.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Analysis of the debate has main contents and theories which each may be effective for analysis of encyclopedia, Nowruznameh, Kimiaye Saadat. The debate studies are important for showing a methodical relation between social, political and religious views of critics. Among this, the Ernesto Laclau and Chantal Muffle debates which are closer to the Foucault one globally and also Fairleigh debate may be used. Study of Avicenna, Khayam and Ghazali debates provides possibility of challenging inclusive debate ruling on effect and evolution of stabilized system of its concepts by determining meaningful relation of the text.
METHODOLOGY: The present research is a descriptive-analytical study which has been performed by library method. In this research, the formation of the debate which is used by these three writers are analyzed by approach of debate analysis.
FINDINGS: This study shows that the Avicenna debate in proving Asity is a philosophical-rational debate relying on reasoning. Khayam debate is a cultural-material debate which plays a fundamental role in reproduction of Nowruznameh debate. Ghazali debate has a mystical trend.
CONCLUSION: Although these three debates are in contrast with each other, but the Khayam broad-minded debate is in contrast with the Avicenna and Ghazali broad-minded debates and the Avicenna and Ghazali debates are in contrast with each other. Among these three debates, the dominant Ghazali debate, with overstatement and boycott mechanism, rejects two other debates and features its debate as dominant and best power.
ملخص الجهاز:
لذا پژوهش حاضر ميتواند با بررسي اين سه اثر و کشمکش آنها در ميدان گفتماني، به گفتمان غالب و پس زنندة گفتمانهاي ديگر دست يابد و نشان دهد که گفتمان غالب چگونه سعي ميکند تا نظم گفتماني خود را، پديد آورد و به اين پرسشها پاسخ داده ميشود: اساس ارزش گفتمانهاي حاکم بر کيمياي سعادت ، نوروزنامه و دانشنامۀ علايي بر چيست ؟ کدام يک از گفتمانها در سياست و جامعه غالب بوده است ؟ براي پاسخ به اين سؤالها اينگونه ميتوان فرضيه ها را مطرح کرد: بنظر ميرسد تفهيم ، تعليم و بيان مفاهيم ايدئولوژيک که بيشتر بر معناگرايي استوار است ؛ اساس و هدف تدوين اين آثار است .
«هر صورت گفتماني واجد چهار عنصر اساسي است که سبب وحدت و انسجام دروني گفتمان ميشود، يکي از اين چهار عنصر، ديدگاه هاي نظري است که توسط گزاره ها بازگو ميشود».
(The political function of the intellectual, Foucault: p 52) ديدگاه نظري و گزاره هاي ابن سينا درمورد صورت گفتماني واحد و کثير همان وحدت وجود عرفاني را ميتوان از آن نتيجه گرفت .
ابن سينا در گفتمان الهيات با اين گزارة اندک، صورت گفتماني ضد و عدم را به پايان برده است .
صورتهاي گفتماني کيمياي سعادت صورت گفتماني علم : گفتمان شکلي از کنش اجتماعي است که در توليد جهان اجتماعي، از جمله دانش نقش بسزايي دارد.
com Responsible author ) Ali Taslimi: Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, University of Guilan, Rasht, Iran.