خلاصة:
آموزش فراگیر با حضور دانشآموزان با نیازهای ویژه در کلاس عادی در راستای عدالت آموزشی، برای موفقیت نیازمند شرایطی است که یکی از این الزامات، دانش معلمان دربارۀ این گروه از دانشآموزان و داشتن آمادگی برای پذیرش آنها در کلاس خود است. در پژوهش توصیفی - پیمایشی حاضر، پرسشنامهای برگرفته از خرده مقیاس "میزان دانش معلمان دربارۀ دانشآموزان با نیاز ویژه و آموزش فراگیر" پرسشنامهی نگرش سنجی استفاده شد. خرده مقیاس ذکر شده به صورت یک پرسشنامۀ طراحی و پس از اجرای مقدماتی، در میان 107 نفر از معلمان ابتدایی شهر بیجار که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند توزیع گردید. و میزان دانش معلمان دربارۀ دانشآموزان با نیازهای ویژه، آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانشآموزان در کلاس بررسی شد. یافتهها نشان دادند که معلمان حاضر در نمونه، در این زمینه دانش کافی نداشتند و با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای، دانش معلمان به طور معناداری پایینتر از میانگین فرضی بود و اکثر آنها آمادگی تدریس در یک محیط فراگیر را نداشتند. بنابراین برای بهبود این وضعیت توصیه میشود که معلمان داوطلب برای آموزش فراگیر شناسایی و پس از گذراندن دورههای آموزشی مناسب، در این جهت به کار گرفته شوند.
The challenging presence of students with special needs in the regular classroom in the form of inclusive education and in line with educational justice requires conditions for success. After a targeted review of various studies in this field, it became clear that one of these requirements is adequate knowledge of teachers about this group of students and their having the necessary preparation to accept these students in their classroom. In the present survey research, the questionnaire, which was developed by the researcher based on the opinions of professors, after a preliminary implementation and necessary modifications, was distributed among 107 primary school teachers in Bijar, who were selected as convenience samples,. They knowledge rate about students with special needs and inclusive education and readiness to accept these students in the classroom were Investigated. The findings revealed that most of the teachers present in the sample did not have sufficient and appropriate knowledge of students with special needs and inclusive education and most of them did not have the readiness to teach in an inclusive environment. Therefore, at the end were recommended strategies to improve this situation.
ملخص الجهاز:
در پژوهش توصیفی - پیمایشی حاضر، پرسشنامه ای که توسط پژوهشگر با تکیه بر نظرات اساتید ساخته شد، پس از اجرای مقدماتی و اعمال اصلاحات لازم ، در میان ١٠٧ نفر از معلمان ابتدایی شهر بیجار که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند توزیع گردید و میزان دانش آنها دربارة دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس ، مورد بررسی قرار گرفت .
به منظور برآوردن نیازهای همۀ کودکان ، آموزش فراگیر در برنامه های همۀ مدارس و کلاسهای عادی تغییر ایجاد کرده ، تفاوتها را مورد توجه قرار میدهد و با ارزش میداند، این تعریف بدین معنا نیست که کودکان با تواناییهای گوناگون در صورت نیاز، کمک های تخصصی یا آموزشی از بیرون از کلاس درس دریافت نخواهند کرد، بلکه در مقابل ، آن را فقط یکی از راههای متعدد در دسترس و مورد نیاز همۀ کودکان میداند (لورمن ، دپلر و هاروی٢٠٠٥، ترجمۀ به پژوه و حسین خانزاده ، ١٣٩١).
با توجه به مفروضه هایی که در بالا ذکر گردید اهمیت دانش معلمان ، باید به عنوان یکی از ابعاد توانمندسازی حرفه ای آنها مدنظر باشد (علی محمدی، جباری و نیاز آذری، ١٣٩٨)، در پژوهش حاضر به این موضوع پرداخته و میزان دانش معلمان مدارس عادی در مورد دانش آموزان بانیازهای ویژه و میزان آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس خود، را به عنوان گامی در جهت فراگیرسازی موفق مورد بررسی قرار داده و درصدد پاسخگویی به پرسشهای زیر برآمده است : ١.