خلاصة:
ادبیات نسبتا کمی در مورد اینکه آیا حسابرسان ویژگیهای مدیران صاحبکار را در تصمیمات حسابرسی خود در نظر میگیرند یا چگونه ویژگیهای مدیریتی بر حسابرس تاثیر میگذارد، وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر بیش اعتمادی مدیران بر اظهارنظر ابهام در تداوم فعالیت در شرکت و تغییر حسابرس میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 142 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دورهی زمانی 8 ساله بین سالهای 1392 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمعآوری شده و سپس برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد بین بیش اعتمادی مدیریت با نظر ابهام تداوم فعالیت رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بیش اعتمادی مدیریت با احتمال تغییر حسابرس پس از صدور نظر ابهام تداوم فعالیت رابطه معنیداری دارد.
There is relatively little literature on whether auditors consider the characteristics of client managers in their audit decisions or how managerial characteristics affect the auditor. The purpose of this study is to investigate Effects of managerial overconfidence on going-concern decisions and auditor turnover. The statistical population of the study is all companies listed on the Tehran Stock Exchange and using the systematic elimination sampling method, 142 companies were selected as the sample of the research in an 8-year period between 2013 and 2020. The method used to collect information is a library and the relevant data for measuring variables were collected from Codal website and companies' financial statements and then Eviews software was used to test the research hypotheses. The results of testing the research hypotheses showed that there is a significant relationship between management overconfidence and going-concern decisions. There is also a significant relationship between management overconfidence and the possibility of turnover the auditor after issuing a going-concern decision.
ملخص الجهاز:
تأثير بيش اعتمادي مديران بر اظهارنظر ابهام در تداوم فعاليت در شرکت و تغيير حسابرس 1 فرزين خوشکار 2 امير سعيد خان محمديان 3 محمد فيلسوف طاهري تاريخ دريافت : ١٤٠٠/١٠/٢٦ تاريخ چاپ : ١٤٠٠/١١/٢٦ چکيده ادبيات نسبتاً کمي در مورد اينکه آيا حسابرسان ويژگيهاي مديران صاحبکار را در تصميمات حسابرسي خود در نظر ميگيرند يا چگونه ويژگيهاي مديريتي بر حسابرس تأثير ميگذارد، وجود دارد.
علاوه بر اين ، مستقل از ريسک پذيري و خوش بيني بيش ازحد برنامه هاي اصلاحي، حسابرس ممکن است اعتماد بيش ازحد مديريتي را به عنوان يکي از عوامل افزايش عدم اطمينان در آينده در نظر بگيرد که ممکن است اظهارنظر او را در مورد تداوم فعاليت ٦ تحت تأثير قرار دهد (کيم ، ٢٠٢١) استانداردهاي حسابرسي حسابرسان را ملزم ميکند که به عنوان بخشي از رويه هاي ارزيابي ريسک حسابرسي، درکي از پرسنل مديريت مشتري به دست آورند.
1 overconfdence 2 Ben-David et al 3 Hribar & Yang 4 Huang 5 Banerjee 6 going-concern decisions ٢- پيشينه تحقيق کيم (٢٠٢١) در بررسي تأثير اعتمادبه نفس بيش ازحد و توانايي مديران بر تصميمات ابهام تداوم فعاليت و تغيير شغلي حسابرس ، نشان دادند حسابرس احتمالاً زماني بند ابهام تداوم فعاليت را صادر ميکنند که صاحبکار آنها داراي بيش اعتمادي باشد.
مطابق اين نگرش وتسلر، نوريس و ترومپيتر٢ (٢٠١٨) نيز نشان دادند که حسابرسان در هنگام تعامل با مشتري آشناتر که از شخصيت او شناخت دارند، کمتر دچار ترديد ميشوند؛ بنابراين فرضيه اول به شرح زير ارائه ميشود: 1 Anderson 2 Eutsler فرضيه اول : بين بيش اعتمادي مديريت با نظر ابهام تداوم فعاليت رابطه معنيداري وجود دارد.